کرب و بلا؛ اقلیت در کربلا برحق است و با وجود ساز و برگ جنگی و هزاران هزار مرد که برای قتال امام حسین (ع) در لشکر عمر سعد تجهیز شدند اما اغلب آنها یا تطمیع و یا ارعاب شده و البته بسیاری نیز می‌دانستند آن کس را که در مقابلش ایستاده‌‍اند، فرزند رسول خدا و برحق است اما چاره‌ای برایشان باقی نمانده است.

 

این سو اما علاوه بر عده قلیلی که سوگند وفاداری با سیدالشهدا (ع) خورده‌اند که البته در میان آنها خویشاوندان هاشمی آن حضرت نیز به چشم می خورند، جز خود آن حضرت که حجت خداست، دو معصوم (ع) نیز حضور دارند؛ یکی حضرت زین العابدین (ع) که بنا بر مشیت الهی دچار بیماری شده تا قادر به جنگ نباشد و البته دیگری نیز طفلی 4 و یا 5 ساله است که بعدها امام پنجم شیعیان شده و در نشر علوم الهی نقشی مؤثر را در زمانه خود ایفا می‌کند.

 

این طفل چهارساله؛ فرزند خردسال امام سجاد (ع) است که برخی حضور او را در این واقعه منکر می شوند اما ادله برای اثبات وجودی ایشان در روز واقعه سال 61 هجری زیاد است.

 

نخست اینکه روایات بسیاری وجود دارد که ولادت آن امام همام را قبل از سال 61 دانسته‌اند؛ همانند این روایت که آورده شده است: «امام باقر (ع) در سال 57 هجری در مدینه متولد شد».(1) که احتساب تاریخ تولد ایشان، ظن اینکه ایشان در واقعه کربلا طفلی 4 ساله بوده اند تقویت می‌شود.

 

همچنین از خود ایشان چنین پرسیده می‌شود که «آیا شما زمان امام حسین (ع) را درک کرده‌اید و امام فرمودند: بلی.(2)

 

حتی امام باقر (ع) در روایتی نقل شده از ایشان اشاره به شهادت جد بزرگوارشان نیز کرده و فرمودند: «جدم امام حسین (ع) کشته شدند، در حالی که من چهار ساله بودم و کشته شدن او را به یاد می‌آورم».(3)

 

قطعاً با توجه به همراهی خانواده سیدالشهدا (ع) در سفر از مکه به کوفه، از آنجایی که ابتدا قرار بر جنگ و قتال نبود لذا طبیعی است که زنان و فرزندان ایشان نیز عازم این سفر شده باشند و امام باقر (ع) نیز از آنجا که در آن تاریخ کودک خردسالی بوده اند قطعاً در این سفر همراه والدین خود از جمله امام سجاد (ع) بوده‌اند.

 

نکته جالب آنکه با وجود حضور این سه معصوم (ع) اما به دلایلی از جمله جو خفقان و تبلیغات مسموم دستگاه اموی کمتر کسی از سپاهیان کوفه که برخی از آنها حتی نامه دعوت نیز برای امام نوشته بودند راضی به پیوستن به جبهه حق شدند، حال آنکه زمانی این امر تحقق یافت که دیر کار از کار گذشته بود و خطبه‌های آتشین و رسواکننده زینب (ع) و سجاد (ع) در محافل رسمی دستگاه اموی در کوفه و شام آنها را از خواب غفلت بیدار کرد و پشیمانی و ندامت به همراه آورد.

 

با این وجود اما افشاگری امام سجاد (ع) و به تبع ایشان امام باقر (ع) که خود شاهد عینی این واقعه بود، بعدها روند اوج نفرت از دستگاه اموی را تسریع کرد و دیگر این سلسله که با ارعاب، تطمیع و تظاهر توانسته بود خود را موجه جلوه دهد، از اعتبار و آبروی نازلی در میان مردمان برخوردار بود.

 

پی نوشت:

1 ـ بحارالأنوار، ج ‌46، ص 212.

2 ـ الکافی، کلینی، ج ‌4، ص 223.

3 ـ تاریخ یعقوبى، ج‌ 2، ص 320.