کرب و بلا؛ هر چند از مقتل ابی‌مخنف و مرقومات هشام کلبی درباره عاشورا در حال حاضر اثری در دست نیست اما ارجاعات مکرر اغلب تاریخ‌نگاران به ویژه محمد بن جریر طبری به مطالب ایشان و بازگویی آن در تاریخ طبری، مقاتل این دو را در زمره مهمترین منابع موجود در پرداختن به این واقعه بزرگ تاریخی قرار داده است.

 

هشام کلبی  با نام کامل ابومنذر هشام بن ابوالنصر محمد بن سائب بن بشر بن عمرو کلبی، شاگرد ابی‌مخنف بوده که برخی از منابع تاریخ وفات او را 204 هجری ذکر کرده‌اند.

 

او در کوفه متولد شده و به همین دلیل منابع تاریخی او در باب پرداختن به واقعه عاشورا از جمله منابع دست اولی و نهایت با یک واسطه بوده است که حتی با وجود آنکه اطلاعاتی که او در مقتل‌نگاری خود به آنها پرداخته به نسبت ابی‌مخنف چندان حجیم نیست اما از اعتبار قابل توجهی برخوردار است تا جایی که مقتل‌نگاران متأخری همچون محدث قمی نیز در «نفس‌المهموم» به آن بسیار استناد کرده‌اند.

 

علاوه بر طبری، اشخاص دیگری همچون محمد بن سعد، بلاذری و مسعودی که از جمله تاریخ‌نگاران شهیر عرب به حساب می‌آیند نیز او را ثقه نامیده و از او اقوال زیادی را در آثار خود نقل کرده‌اند.

 

او که شیعه و معاصر امام جعفر صادق (ع) بوده است خود در باب عنایت آن حضرت چنین نوشته است: «بیمار شدم و در اثر بیماری هر چه می‌دانستم فراموشم شد. نزد جعفر بن محمد رفتم و نزد حضرتش بنشستم و آن حضرت دانش را در کاسه‌ای به من نوشانید و علمم بازآمد و فراموشی و نسیان از میان رفت». (1)

 

تخصص و اشراف هشام کلبی را بیشتر باید در زمینه پرداختن به اخبار و شرح حال اعراب جاهلیت مورد بررسی قرار داد و از رهگذر کتاب‌هایی همچون «الاصنام»، «مثالب العرب»، «اسواق العرب» می‌توان به میزان تسلط او به آنچه که در دوره جاهلیت در میان اعراب بادیه‌نشین مرسوم بوده است پی برد تا آنجا که او را همچون پدرش محمد بن سائب از جمله تاریخ نگاران مشهور معرفی  کرده است.

 

مرقومات هشام کلبی درباره عاشورا که پراکنده است و به شکل مدون اینک در اختیار ما نیست در اصل تک‌نگاره‌هایی در مورد مقاطع حساس این واقعه تاریخی است و همانطور که گفته شد به جهت قرابت زمانی به اصل واقعه به نسبت سایر مقاتل پس از خود از تحریفات مرسوم مبراست همچنانکه در شرح احوال این مورخ شهیر تاریخ اسلام او را انسانی میانه‌رو با نگاهی منصفانه توصیف کرده‌اند که با کمترین تعصب و جانبداری سعی در پی بردن به اصل و حقیقت واقعه و بیان وفادارانه آن داشته است.

 

پی نوشت:

1ـ کتاب شناسی الاصنام»، محمد ثابت