به گزارش کرب و بلا، سال 40 هجری و با شهادت امیرالمؤمنان حضرت علی (ع)، امام حسن مجتبی (ع) فرزند ارشد ایشان، زعامت مسلمانان را به عهده گرفتند. مدت امامت ایشان  10 سال به طول انجامید و سرانجام با خدعه و نیرنگ معاویه در سال 50 هجری؛ ایشان مسموم و به شهادت رسیدند در حالی که تنها 6 و بنا به قولی 7 ماه امور خلافت بر مسلمین را نیز به عهده داشتند و در این مدت کوتاه امام حسین (ع) همواره در کنار برادر بوده و از هیچ کوششی در راه خدمت و مساعدت به ایشان مضایقه نکردند.

 

حتی زمانی که امام حسن (ع) با مردم به گفتگو پرداخت و آنها را برای مبارزه با ستمگران و برقراری صلح دعوت و دست بیعت خویش را نیز به سوی آنها دراز کردند، مردم از او روی گردانده و با سمپاشی که عمال معاویه در میان توده مردم کرده بودند به سمت امام حسین (ع) گرویدند که نقل مشهوری است که امام حسین (ع) در مواجهه با چنین رفتاری از سوی مردم، فرمودند: «پناه بر خدا از این که تا هنگامی که امام حسن (ع) زنده است، با شما بیعت کنم!» پس مردم دیگر بار نزد امام حسن (ع) بازگشتند و با او بیعت کردند.» (الامامه و السیاسه، دینوری، چاپ اول، ج1، ص183-184).

 

برخی از اقوال تاریخی به شکلی مغرضانه در تلاش هستند تا چهره‌ای متمرد از امام حسین (ع) در دوران امامت برادر بزرگوارشان امام حسن (ع) نشان دهند حال آنکه امام حسین (ع) در همه حال، پیوسته جانب برادر را رعایت می‌کرد و خود را تابع سیاست‌های ایشان و مطیع اوامر ایشان می‌دانست و نمونه بارز این مطیع بودن را می‌توان در هنگامه نبرد و مقابله با دشمنان شامی نواخته مشاهده کرد که حضرت در بسیج و اعزام نیروها به اردوگاه نخیله و مسکن نقشی فعال داشت و همراه برادر به مدائن و ساباط برای جمع آوری لشکر رفت. (تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، محمد بن جریر طبری، چاپ دوم، ج5، ص165). 

  

براساس نقل های تاریخی مغرضانه امام حسین (ع) در چند جا مخالفت خود را با تصمیمات و سیاست‌های برادرشان اظهار کرده‌اند. از جمله نقل شده که امام حسن (ع) در جریان صلح با معاویه با امام حسین (ع) و عبدالله بن جعفر مشورت کرد. عبدالله نظر صلح‌آمیز امام حسن (ع) را تأیید کرد اما امام حسین (ع) با صلح معاویه مخالف بود و چون برادرش امام حسن (ع) خواهان صلح بود و بر این مطلب اصرار می‌ورزید، امام حسین (ع) هم ناچار پذیرفت و به ایشان فرمود: «انت اکبر ولد علی و انت خلیفتی و امرنا لامرک تبع فافعل ما بدا لک؛ تو فرزند بزرگ امام علی (ع) و خلیفه او هستی و ما وظیفه داریم از تو پیروی کنیم پس تصمیم با شماست.» (تهذیب الکمال، جمالدین یوسف مزی، چاپ چهارم، 1992، ج6) و این در حالیست زمانی هم که در پی کارشکنی‌ها و خیانت‌های مکرر سپاهیان عراق، امام حسن (ع) با پیشنهاد صلح از سوی معاویه روبرو شد و بنابر مصالح اسلام و جامعه مسلمین مجبور به پذیرش صلح با معاویه شد و آن همه ناراحتی‌ها را متحمل شد، امام حسین (ع) شریک رنج‌های برادر بود و چون می‌دانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است هرگز اعتراضی به برادر نداشت.

 

در هر حال براساس بسیاری از اسناد معتبر تاریخ اسلام، امام حسین (ع) در طول مدت امامت برادر بزرگوارشان و مدت کوتاه امامت آن حضرت همچون یک سرباز فرمانبردار در تمامی سختی‌ها و زحمت‌هایی که از جانب معاویه به وجود می‌آمد و موجب دو دستگی و نفاق فزاینده در میان امت اسلامی شده بود، وفادار و معین در کنار برادر بزرگوارشان ماندند.