سال‌هاست در کلاس خط معلی قلم می‌زند، هرچند ابتدا بدون استاد وارد این عرصه شد، اما خیلی زود به افتخار شاگردی جناب استاد «حمید عجمی» مبدع خط معلی نائل شد. طی این سال‌ها گوشه گوشه این شهر و حتی آن‌طرف تر از این شهر و کشور با تابلو نوشته‌هایش زینت یافت؛ نمایشگاه «محراب خیال» نگارخانه آفتاب، نمایشگاه «محمد امین» نگارخانه شمس، نمایشگاه «امیرالمومنین علی (ع)» نگارخانه سوره، نمایشگاه «غوغای مستی» نگارخانه «قلم دل» سمنان، نمایشگاه «پرواز نی» سبزوار، نمایشگاه «قرآن و عترت» حرم شریف رضوی، نمایشگاه خط معلی در کشور ارمنستان تا تدریس در کارگاه خط معلی شانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم سال 87، همکاری با مجتمع فرهنگی بلال سازمان صداوسیما و تدریس خط معلی تنها بخشی از عرصه نمایش هنر استاد «محمدمهدی بحرینی» است.

 

آشنایی و همکاری استاد بحرینی با موسسه زیتون با کارگاه آموزش خط معلی در دومین گردهمایی «مجمع دوستداران امام حسین (ع)» آغاز شد و حالا بعد از گذشت چندین دوره از حضورشان در موسسه، در یک عصر پاییزی هم کلام شدم با این استاد خوشنویس و به بیان خودش کاتب خط معلی.

 

متن کامل این گفتگو را در ادامه می‌خوانیم:

 

خط معلی به‌واسطه نام قدسی امیرالمومنین علی (ع) از جمله جلوه‌های هنری است که به نوعی با قداست همراه است. این خط از کجا نشات می‌گیرد؟

خوشنویسی اساساً مقدس نیست بلکه وجه قدسی دارد یعنی با وجه ملکوتی عالم نسبت دارد و به واسطه این هنر می‌توان به حقایق عالم دست یافت اما اینکه خط معلی چگونه ‌ایجاد شد به گفته استاد عجمی که مبدع این خط هستند: «معلی صاعقه‌ای بود که به من خورد و به واسطه مشغله من که خوشنویسی و حشر با قلم و مرکب بود، از این صاعقه خط معلی وجود پیدا کرد» و وجه متعالی این خط رجوع دارد به جان مولاعلی (ع) و طرحی که جناب استاد عجمی به مناسبت روز ولادت این امام همام انجام دادند و این‌گونه شد که استاد عجمی مبدع خط معلی نام گرفت. البته وجه دیگر از وجوه معنایی خط معلی به مثابه آخرین برگ برنده و آخرین بضاعتی است که در دست بشر و در توان اوست.

 

در میان آثار گوناگونی که خلق کرده‌اید، تابلوهایی که اسماالله و اسامی مبارک اهل بیت (ع)، نام متبرکه بانوان کربلا به‌ویژه شخصیت زینب کبری (س) در آن کتابت شده‌اند به چشم می‌خورد، از علت انتخاب اسامی بانوان کربلا بگویید؟

نقش‌آفرینی و حماسه‌آفرینی حضرت زینب کبری (س) و بزرگواری و صبر این بانوی مجلله در کربلا و حوادث پس از این واقعه، امری غیر قابل کتمان است. اما پرداختن به نام این بزرگواران برای بزرگ کردن نام ایشان نیست بلکه با این هدف است که قلم من از زوایای پنهانی و اسرار باطنی وجود این حضرات جلوه‌ای پیدا کند و دیگران را به مشاهده این جلوه‌ها دعوت کند و من به این واسطه بتوانم به انسان‌ها بگویم این‌ها جلوه‌ای از تجلی و تجسم حقیقتی است که در جان بانویی از بانوان اهل‌بیت (ع) محقق شده است.

اما وجه دیگر سخن، حقیقت «اُم» است. حدیث شریف کسا که دلالت بر مدار بودن وجود فاطمه زهرا (س) دارد، سند محکمی بر این امر است که این خاندان با محوریت یک خانم، رکن وجود و حقیقت ایجاد هستند. کثرت در عالم نیز از وجود خورشید گونه ‌این حضرات مقدسه معنا می‌یابد و اساساً تکریم این حضرات، تبیین علت وجودی ماست و من به عنوان کاتب لاجرم باید متمسک به اینجا شوم، چون حقیقت کثرت و اسباب ایجاد خلقت همین جاست.

 

12-8-3.jpg

 

قلم خوشنویس چطور می‌تواند حماسه کربلا را به تصویر بکشد؟

امیرمومنان (ع) فرمودند زبان کاتب خط اوست. یعنی آنچه ماحصل قلم و اندیشه اوست. کاتب قرار است خلاق باشد و بتواند اثر را خلق کند و اتفاقاً والاترین اتفاق آنجاست که اثر بتواند مفهومی را خلق کند و در مخاطب اثر بگذارد. قلم باید آنقدر با باطن خالق عجین شود تا بتواند تابلویی شود که بیننده هنگامی که در برابر اثر شما قرار می‌گیرد، انگار در برابر خود شما قرار گرفته است.

 

بنابراین ویژگی که قلم باید داشته باشد، اینکه قلم تنها قلم نباشد بلکه با کاتب یکی شود و به یکتایی برسد. در این صورت است که هنرمند می‌تواند متوقع باشد اثرش تاثیرگذار باشد و جلوه گری کند. البته به این یکتایی رسیدن دشوار است، اینکه کسی بتواند قلم را دچار فقدان کند و هرکسی در مقابل شما قرار می‌گیرد، دیگر رد قلم را نبیند و اندیشه شما را دریافت کند واقعاً امر دشواری است.

 

زمینه وجودی خوشنویس برای کتابت اسامی آل الله به‌ویژه اصحاب الحسین (ع) چیست و بعد این کتابت چه اثری می‌تواند داشته باشد؟

اساساً شاکله یک اثر به خالق اثر بر می‌گردد. یعنی به‌واسطه اندیشه و ذهنیتی که از یک موضوع داریم، دست به ایجاد اثر می‌زنیم البته به هر دلیلی ممکن است اثر به آن تعالی نرسد و چیزی که توسط کاتب خلق می‌شود، به خودی خود نمی‌تواند برآشفتگی و شیدایی در کاتب ایجاد کند، چرا که از افق اراده و تعمد آمده است.

 

ما در خوشنویسی رکنی داریم به نام «شان» و این مقامی است که وقتی کاتب خط می‌نویسد علاوه بر ناظران بیرونی خود کاتب هم غرق در لذت می‌شود و از میان برخاستن اینجا اتفاق میفتد. بنابراین اثرگذاری زمانی می‌تواند اتفاق بیفتد که در باطن خود صاحب اثر تحولی رخ داده باشد. درغیر اینصورت، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در مراتب است و به کمال نمی‌رسد.

 

12-8-1.jpg

 

از تجربه برگزاری بیش از ده دوره آموزش خط معلی در موسسه زیتون بگویید؟

ساختار موسسه زیتون طبیعتاً به گونه‌ای است که افرادی که اینجا حضور پیدا می‌کنند یک جایی دلشان گرفتار این معانی است و بستر موسسه زیتون برای پیشبرد این اهداف و تحقق شاکله معنایی فراهم است. کلاس خط معلی هم تنها یک کلاس آموزش خط نیست، بیشتر مواقع خود دوستان و هنرآموزان تمایل و درخواست دارند پیرامون این دست موضوعات صحبت کنیم و این نشان می‌دهد گم‌کرده‌های مشترکی داریم که به دنبال یافتن آنها هستیم و شاید خودمان هم ندانیم. اما وقتی جایی این اتفاق رخ می‌دهد و خط می‌تواند روح انسان را به قدری سبک کند که متعالی بشود، یقیناً آنجا عرصه‌ای از جنس ملکوت است.

 

هنرمندان و به خصوص هنرمندان آیینی به‌واسطه اثرشان ارادت خود را به ساحت مقدس ائمه اطهار (ع) ابراز می‌کنند. موسسه زیتون به‌واسطه هویت و فضا و احوالاتش تا چه حد توانسته است عرصه را برای عرض ارادت شما به خاندان آل الله و انتقال آن به هنرجویان فراهم کند؟

حقیقت این است که اگر کاتب در عالم امر خود با این معانی نزدیک نباشد، فرقی نمی‌کند کجا بنویسد چه اینکه اگر کسی دلش با سیدالشهدا (ع) نباشد، عصر عاشورا امام را رها می‌کند، ممکن است در کربلا باشی و فقط یک گام و حتی کمتر از آن با نائل شدن به مقام «راضیه المرضیه» فاصله داشته باشی اما چون در باطن خود این قرابت رخ نداده است، در عالم واقع نیز این پیوستن رخ نخواهد داد.

 

در شاکله‌ای مثل موسسه زیتون با این هویت و این فضا و امکانات که فی‌نفسه حسینی بودن را می‌طلبد، طبیعتاً فرصت برای عرض ارادت مهیاست اما مهم‌تر این است که اینجا یک امری پرورده شود و بتواند به بیرون انتقال داده شود. نفس باید آنقدر وسیع و به حقیقت این معانی تجهیز شود که بیرون از این مکان نور حسینی بودن و حقیقت حسینی بودن را نشر دهد. مهم این است که اینجا مشق خدمت کنیم و هر جا قرار گرفتیم در این درگاه خدمت کنیم. اینجا برای آموختن معنا و مشق خدمت کردن عرصه خوبی است. اگر این اتفاق بیفتد، دیگر پاسداشت این حقایق هویت ما می‌شود.

 

اینجا ماجرا، ماجرای مکلف شدن است، اینجا که همه فضا و ابزار را در اختیار داریم، بیشتر مکلف هستیم. ظرف مکان تکلیف ما را بیشتر و سنگین‌تر می‌کند. اینکه آیا حضورمان ثمربخش است و آیا خود را برای بعد از اینجا تجهیز کرده‌ایم؟!!

 

12-8-2.jpg

 

شما این حقیقت و این تکلیف را چگونه به شاگردان خود و دیگران انتقال می‌دهید؟

بخشی از این قضیه به عهده خود هنرجویان است که وادی متفاوتی است اما وجه تکلیف من این است که به جوهر خط و وجودشان چیزی اضافه کنم که ایجاد عطش کند و اگر بخواهد تاثیر کند و به ثمر بنشیند طبیعتاً در مجرایی اتفاق می‌افتد که در جانشان تعبیه شده است. چون تنها شاگرد خط نیستند، اینجا اندیشه و کردار هم هست. این‌ها همه توامان است. من باید دقت کنم که اگر باطن محور باشم می‌توانم در باطن هم اثرگذار باشم. اثرگذاری در ضمیر مهم است و اهتمام به باطن امر. ما که به خودی خود چیزی نداریم، هرچه داریم از نمک سفره حسین بن علی (ع) است و اگر این مفهوم در جوهره انسان جاری شود، موسسه زیتون و هرجای دیگر می‌شود عرضه ابراز ارادت. مثل همان عبارت «کل ارض کربلا».

 

نشر جهانی نام و مکتب امام حسین (ع) دغدغه اصلی موسسه زیتون است. این موسسه و موسسات مشابه برای قرار گرفتن در زمره یاران سیدالشهدا (ع) باید به چه اختصاصاتی مجهز شوند؟

در شرایطی که آخرین اسلحه شیطان نور است، بلند کردن پرچم حقیقت و تلاش برای نشر نور حقیقت بسیار سخت است. اما حضرت علی ابن موسی‌الرضا (ع) فرمودند: درود خدا بر آنها که ظرایف و لطایف دین ما را به مردم ارائه می‌کنند، بطوریکه آنها مشتاق این دین می‌شوند. یعنی بحث عرضه دین نیست، بلکه بحث این است که ظرایف دین را در جای واقعی خود و به روش درست عرصه کنیم. کار موسسه زیتون همین است که به ظرایف بپردازد.

 

برخی کارها جان‌ و نفس انسان‌ها را درگیر می‌کند و اشتیاق انسان‌ها را به حرکت می‌اندازد. این همان اتفاقی است که اینجا و در موسسه زیتون باید بیفتد. یک اتفاقی که مانا باشد و حرف نو داشته باشد. هنر این است که از جایی مثل موسسه زیتون با این فضا و امکانات برای ایجاد بارقه در وجود انسان‌ها بهره برد و هدایتی ایجاد کرد از جنس حقیقت. که اگر این مهم رخ دهد، هیچ‌گاه به کهنگی نمی‌گراید و این بارقه همیشه تازه و نورانی است. ایجاد این اتفاق و رسیدن به آن بارقه هدایتی مسئولیت مهم موسسه زیتون است.

 

و جمله آخر خطاب به هنر دوستان و مخاطبان از زبان استاد خط معلی:

«یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم»