به گزارش کرب و بلا، بنا بر نقل های مشهور کاروان اسرای کربلا که در میان آنها 12 مرد مشاهده می‌شدند و گفته شده است که دست مردها را به گردنشان بسته و البته همه اسیران به وسیله زنجیر به یکدیگر متصل شده بودند، روز نخست از ماه صفر سال 61 هجری به شام رسیدند.(العقد الفرید، ج 4، ص169).

 

سید بن طاووس در «لهوف» که علامه مجلسی نیز آن را در جلد 45 از بحارالانوار آورده است، می‌نویسد: وقتی مزدوران یزید اهل‌بیت (ع) را نزدیک شام آوردند، ام‌کلثوم از شمر را خواست تا ایشان را از دروازه‌ای وارد کنند که مردمان کمتری در رفت و آمد باشند و همچنین سرهای بریده شهیدان جلوتر از کاروان حرکت داده شود تا مردم سرگرم تماشای آنها شده و کمتر چشم به اهل‌بیت (ع) و به ویژه زنان اسیر بپردازند که البته شمر برخلاف این درخواست عمل کرد و آنها را از یکی از دروازه‌های پرجمعیت شام موسوم به «دروازه ساعات» وارد شهر نمایند در حالیکه سرهای بریده نیز لابه لای کجاوه‌ها حرکت داده شود.

 

اما چرا این دروازه به «دروازه ساعات» مشهور شده است؟ جواد محدثی در کتاب فرهنگ عاشورا و ذیل واژه «دروازه ساعات» اینگونه توضیح می‌دهد که« این دروازه ورودی شهر دمشق از سمت کوفه است و دلیل این نامگذاری نیز به این خاطر است که اهل بیت (ع) و اسرای کربلا را ساعت ها در این دروازه معطل نگاه داشته تا مردم  به شادی و پایکوبی بپردازند.»

 

البته دلیل این شادی و پایکوبی و آذین بستن شهر به جهت تبلیغ مسموم امویان و جهل مردم بوده است که منجر به برخی جسارت‌ها و هتک حرمت‌ها از جانب برخی از آنها به کاروان اسرا شده  به شکلی که پس از آنکه متوجه می‌شوند که این کاروان اسرا را اهل بیت (ع) و نزدیکان و خانواده پیامبر(ص) را به خود تشکیل می‌دهند، چیزی نمی‌گذرد که ابزار ندامت و پشیمانی می‌کنند.

 

نمونه این مسئله را در ماجرای پیرمرد شامی می توان جستجو کرد؛ آنجا که این پیرمرد وقتی اسیران را دید، فکر کرد همه کافرند، جلو آمد و گفت: (الحَمدُ لله الذی قَتَلَکُم) خدا را شکر می‌کنم که شما را کشت، (وَ قَطَعَ قَرناً فِتنَه) و شاخ فتنه را با نابود کردن شما برید. در این زمان امام سجاد (ع) رو به پیرمرد کرده و فرمود: هل قَرَأتَ القرآن؟

 

پیرمرد از این پرسش زین العابدین (ع) تعجب کرد و بلافاصله گفت: بله خوانده ام و امام در جواب فرمود:فرمود: این آیه را خوانده‌ای؟ (وَاعلَم إنَّما غَنِمتُم مِن شَئ) و نیز آیا این آیه؟ (وَ آتِ ذَالقُربی حَقَّه) و همچنین این آیه؟ (قُل لا أسئَلُکُم عَلَیهِ أجراً إلّا المَودَّهَ ذی‌القُربی) و یا حتی این آیه؟(إنَّما یُریدُ الله لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أهلَ البَیت وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا) آنگاه امام ادامه دادند: ای پیرمرد این آیات در حق ما نازل شده است، ذی‌القربی ما هستیم، اهل بیت ما هستیم که خدا ما را از هر آلایشی پاک کرده. نقل است که پیرمرد به شدت ناراحت شد و دست به سوی خدا برداشت و گفت: (اللهمَّ إنّی أتوبُ إلَیک) خدایا توبه می‌کنم. (اللهمَّ إنّی أبرَءُ إلَیکَ مِن عَدُّوِ آلِ مُحمَّد وَ مِن قَتَلَهَ أهلِ بیتِ مُحمَّد) خدایا از دشمنان اهل بیت و کشندگان بیزاری می‌جویم. آن وقت گفت: یابن رسول الله آیا توبه من قبول است؟ و حضرت فرمود: (إن تُبتَ تابَ اللهُ عَلَیکَ وَ أنتَ مَعَنا) اگر توبه کنی حتماً قبول است و با ما خواهی بود. (برگرفته از سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر)