به گزارش کرب و بلا، بعضی از شهدای دشت کربلا که در راه امام و مقتدای خود جانانه جنگیده و به فیض شهادت نائل آمدند از همان ابتدا همراه ایشان نبودند؛ همچون حر بن یزید ریاحی که ابتدا راه را بر امام بست و ایشان را در بیابانی بی آب و علف فرود آورد اما بعد متحول شد و در راه حق قتال کرد و به شهادت رسید.

یزید بن زیاد بن مُهاصر کِندی نیز یکی از آنهاست؛ تیرانداز قابلی که ابتدا به همراه سپاه عمر سعد در مقابل سپاه کم جمعیت امام حسین (ع) می‌ایستد اما چون بارقه‌هایی از نور حقیقت همچنان در وجود او روشن است به محض شنیدن ندای مظلومانه امام حسین (ع) که فرمود: اَما مِن مُغیث یُغیثنا لِوجه الله؟ اما من ذاب یَذُبُ عن حرم رسول الله؟

به سمت خیمه‌های امام حسین (ع) روان می‌شود تا برای کارزار با دشمنان امام و مقتدایش رخصت میدان بطلبد.

او تیرانداز ماهری است که هر یکصد تیری که در اختیار دارد وقتی در کمان گذاشته و به سمت دشمن رها می‌سازد به هدف می‌نشیند و تنها 5 تیر از چله کمان او به زمین می‌افتد؛ گویند که با هر بار تیر انداختن  فریاد می‌زد: «انا بن بهدله، فرسان العرجله».

رجز او نیز در هنگام جنگ شنیدنی است:

انا یزید و ابی مُهاصر

اَشجعُ من لیث بغیل خادِر

یا رب انی للحسین ناصر

و لِابن سعد تارک و هاجر

( من یزیدن و پدرم مهاصر است.

شجاعتر از شیر ژیان و شرزه ام که از بیشه خویش نگهباتی می کند.

خدایا، من آمده ام به یاری حسین و از ابن سعد گریخته‌ام و روی گردانده‌ام.)