به گزارش کرب و بلا، امروز 24 آبان مصادف است با سی و نهمین سالروز درگذشت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی؛ مفسر کبیر قرآن کریم و صاحب تفسیر «المیزان» که البته به غیر از شهرت ایشان به سبب دارا بودن این تفسیر و تربیت شاگردان بزرگی همچون متفکر شهید استاد مرتضی مطهری، به سبب داشتن قریحه ادبی و شعری نیز سرآمد زمان خویش بوده است.

 

یکی از قطعات شعری از ایشان که شاید در نظر عام بیشتر مشهور باشد، «کیش مهر» علامه طباطبایی است که به ویژه به سبب تولید آن در قالب یک تصنیف زیبا از سوی شهرام ناظری؛ خواننده پُرآوازه ایرانی با مطلع «پرستش به مستی است در کیش مهر» در نزد مردم شناخته شده باشد.

 

اما در میان آثار ادبی و منظوم علامه طباطبایی، قطعه شعری در قالب مخمس به چشم می‌خورد که زبان حال سیدالشهدا (ع) است که گویا علامه آن را به همراه نامه‌ای برای برادر بزرگوارشان ارسال داشته و توصیه کرده است که آن را در مجالس عزاداری سالار شهیدان به شکل و شیوه مرثیه خوانده شود و این مخمس به شرح زیر است:

گفت آن شاه شهیدان که بلا شد سویم

با همین قافله‌ام، راه فنا می‌پویم

دست همت ز سراب دو جهان می‌شویم

شور یعقوب‌کنان یوسف خود می‌جویم

که کمان شد ز غمش قامت چون شمشادم

گفت هرچند عطش کنده بن و بنیادم

زیر شمشیرم و در دام بلا افتادم

هدف تیرم و چون فاخته پَر بگشادم

«فاش می‌گویم و از گفته‌ خود دلشادم

بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم»

من به میدان بلا روز ازل بودم طاق

کشته یارم و با هستی او بسته وثاق

من دل‌رفته، کجایم و کجا دشت عراق؟!

«طایر گلشن قدسم، چه دهم شرح فراق

که در این دامگه حادثه چون افتادم»

لوحه سینه من گر شکند سُم ستور

ور سرم سیر کند، شهر به شهر از ره دور

باک نبود که مرا نیست به‌جز شوق حضور

«سایه طوبی و غلمان و قصور و قد حور

به هوای سر کوی تو برفت از یادم»

تا در این بزم بتابید مه طلعت یار

من خورم خون دل و یار کند تیر نثار

پرده بدریده و سرگرم به دیدار نگار

«نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار

چه کنم؟ حرف دگر یاد نداد استادم»

تشنه وصل وی‌ام، آتش دل کارم ساخت

شربت مرگ همی خواهم و جانم بگداخت

از چه از کوی توام دست قضا دور انداخت

«کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت

یارب!  از مادر گیتی به چه طالع زادم؟»

 

لازم به ذکر است که در قالب شعری مخمس معمولاً چهار مصرع هم‌قافیه بوده و دو مصرع پایانی در هر بند تضمین و اشاره‌ای به یکی از غزلیات مشهور دارد که در اینجا  و در مصرع هایی که در داخل گیومه قرار دارد، علامه اشاراتی به غزلی از حافظ شیرازی داشته است.