به گزارش کرب و بلا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عابدی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در قالب مطلبی ابعاد شخصیتی خانواده امام حسین (ع) را از منظر قرآنی مورد توجه قرار داده است.

 

وی در بخشی از این مطلب خود می‌نگارد: امام حسین(ع)؛ شخصیت قرآنی والایی داشت و معتقد بود قرآن در تفسیرش بر اهل بیت تکیه دارد و اهل بیت از پی حقایق قرآن روان هستند و البته به آن حقایق نیز می‌رسند. وقتی از امیرمؤمنان(ع) پیرامون  عترت در حدیث ثقلین سؤال می‌شود که پیامبر فرموده بود میان شما دو گرانبها را می‌گذارم؛ کتاب خدا و عترتم، ایشان پاسخ دادند که من و حسن و حسین و 9 امام از نسل حسین که نهمین آن‌ها مهدی و قائم آنان است، منظور از عترت هستیم و اینکه هیچگاه از کتاب (قرآن) و کتاب از آنان جدا نخواهد شد تا آن زمان که کنار حوض کوثر بر رسول خدا وارد شوند.(بحارالانوار، ج36، ص 373) مشاهده می‌شود که این روایت به‌روشنی، شخصیت قرآنی اهل بیت (ع) را نشان می‌دهد.

 

حجت الاسلام و المسلمین عابدی در جای دیگری از مطلب خود ادامه می‌دهد: روایات فراوانی از امام حسین (ع) در حوزه تفسیر و قرآن نقل شده است که در محورهای ذیل قابل ارائه است:

1. برخی مربوط به جایگاه قرآن و تفسیر نزد حضرت است که شامل دعاها، تعویذها، مواعظ  و قرائت قرآن؛ مسائل اعتقادی، فکری، رفتارهای اجتماعی و اخلاقی، مواعظ و اقدامات در عرصه سیاسی و حکومتی است.

2. گروه دیگری از روایات ناظر به جایگاهی است که امام در قرآن دارد.

3. بخشی از روایات امام در حوزه علوم قرآنی است، همچون شرایط مفسر، جمع قرآن، انواع بیانات و خطابات قرآنی، لایه‌های معارف قرآن، فضائل قرائت، تأویل، رابطه حدیث و سنت  با تفسیر، منابع تفسیر، عصمت پیامبر در دریافت و القای وحی، جامعیت قرآن شرایط حامل و ابلاغ کننده وحی.

4. روایاتی نیز ناظر به روش‌های تفسیری آن حضرت است مانند استفاده از قرآن در تفسیر، استفاده از بیان شأن نزول، نقل روایت‌های تفسیری.

5. گونه‌های مختلف تفسیری از دیگر بخش‌های موجود در این روایات است. مانند معرفی مصداق انحصاری و مصداق اکمل، تبیین و توضیح مجملات، جری و تطبیق و تأویل آیات و تبیین موضوعات دینی به صورت موضوعی. متأسفانه تاکنون تحقیق جامعی حول شخصیت قرآنی امام حسین(ع) و تراث قرآنی وی به صورت تحلیلی به گونه‌ای که پاسخی به مسائل اساسی جامعه شیعی باشد، ارائه نشده است.

 

این پژوهشگر در بخش دیگری از مطلب خود به مصادیق شخصیت قرآنی خاندان امام حسین (ع) پرداخته و آنها را در قالب بندهای زیر گنجانده است:

1. حجم زیاد روایاتی که حضرت از جدش رسول خدا (ص)  نقل کرده، گواه ارتباط قوی قرآنی بین اعضای خانواده اهل بیت است. حضرت مواردی از حالات قرآنی جدش را نقل کرده است، از جمله این که هر وقت پیامبر(ص) قرآن خواند به آیه « فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِیدًا» (نسا،41) می‌رسید می‌گریست. در ادامه حضرت به موعظه  پرداخت، از جمله اینکه «پس بنگرید به گواهی دهنده که چگونه می‌گرید در حالی که گواهی داده شده‌ها می‌خندند به خدا سوگند اگر بی‌خبری نبود هیچ دندانی از خنده نمایان نمی‌شد».

2. پدرش امیرمؤمنان(ع) همواره با قرآن زندگی می‌کرد. امام حسین(ع) توصیه‌هایی از پیامبر (ص) برای پدرش را نقل می‌کند که از جمله آنها حفظ چهل حدیث بود که یکی از آنها این بود که «قرآن را زیاد بخوان و به آنچه در آن هست عمل کن» (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج2،ص154) او از کودکی شاهد گفتگوهای قرآن‌محور پدرش بود از جمله اینکه در ماجرای بیعت خواستن از امام علی (ع) شاهد بود که امام به مسجد آمد و فرمود «این خدا بود که در حق اهل بیت نیکی فرمود و میانشان پیامبری از خودشان برانگیخت و پلیدی را از آنان زدود و آنان را پاکیزگی ویژه بخشید» و این سخن برگرفته از آیه 164 آل عمران« لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ» و نیز آیه تطهیر « ِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»(احزاب،33) بود. آن حضرت در دامان پدری رشد یافت که خود از او نقل می‌کند «هیچ آیه‌ای در کتاب خدا نیست مگر آنکه آن را می‌شناسم و به تفسیرش آگاهم، و هر کجا ؛ بیابان یا کوه و در چه وقتی؛ شب یا روز، نازل شده است».

3. مادرش فاطمه زهرا (ص) بارها در توضیح مسائل و جریانات از قرآن کمک می‌گرفت. نقل شده است حضرت فاطمه که فرزندانش گرسنه بودند به دستور پیامبر وارد اتاقی شد و رطبی در غیر فصل در ظرفی بلورین دید. آن را آورد و در پاسخ به پیامبر (ص) که این از کجا آمد و ایشان گفت از جانب خداست و به آیه 37 آل‌عمران استناد کرد. «مجلسی، بحار الانوار، ج43، ص 310»

4. برادرش حسن بن علی(ع) نیز  آگاه به تأویل قرآن بود. امام حسین(ع) در ماجرای دفن برادر آن زمان که همسر برادرش مانع دفن وی کنار پیامبر شد و آن را موجب هتک حجاب رسول شمرد، توضیح داد که برادرش برای تجدید عهد خواسته پیکرش را کنار قبر جدش بیاورند و ادامه داد: بدان که برادرم از همه مردم به خدا و پیامبرش داناتر بود. او به تأویل کتاب خدا داناتر از این بود که حجاب رسول را پاره کند زیرا خداوند فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ؛ احزاب،53»، «کلینی، کافی، ج1،ص302»