«مهدی تعجبی» متخلص و مشهور به «آواره» در سال 1319 در شهر همدان و در خانواده‌ای مذهبی متولد شد.

«آواره» خود را رهین زحمات پدر بزرگوارش که از محبین اهل‌بیت علیهم‌السلام، خاصه حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام بود، می‌داند.

او از 12 سالگی شروع به شعر گفتن ‌کرد و در اشعار طنزآمیز خود، روزگار خود و مشکلات آن دوره را به ورطه نقد ‌کشید.

در 20 سالگی ناگهان بیمار و به شدت ناتوان شد تا جایی که اطبا او را جواب کردند. به نقل خودش با توسل به حضرت قمر بنی‌هاشم (ع) شفا ‌گرفت و از آن روز به بعد با خود عهد کرد که اشعارش فقط در حریم اهل‌بیت (ع) باشد و از شعر انتقادی بپرهیزد.

ناگفته نماند که وی در سرودن نوحه ید طولایی دارد. «گزیده ‌اشعار و نوحه‌های مهدی تعجبی، آواره» نام اثر منتشر شده او توسط انتشارات آرام دل است که حاوی برخی سروده‌های ایشان است.

در پاییز سال 1391 ه.ش در شهر کرج، بزرگداشتی برای «آواره‌ همدانی» با حضور خود شاعر برگزار شد.

این شاعر آیینی سرانجام در 27 آبان 1393 بدرود حیات گفت و در بهشت سکینه سلام الله علیها واقع در کرج در قطعه اصحاب فرهنگ و هنر به خاک سپرده شد.

امروز از او می‌خوانیم یک غزل مهدوی و یک رباعی عاشورایی و یک دوبیتی عاشورایی:

 

غزل مهدوی

انتهای شب تاریک جهان نزدیک است

صبح بی‌سابقه در عمر زمان نزدیک است

 

عید مسعود نجات بشر عصر نوین

که فراتر بود از وصف و بیان نزدیک است

 

سایه وحشت و غم از سر انسان برود

روزگاران خوش عدل و امان نزدیک است

 

می‌شود صحنه گیتی ز صفا رنگ بهشت

نوبهار آید و پایان خزان نزدیک است

 

چشم دل باز کن و از افق مکه ببین

رایت ناصر دین را که چسان نزدیک است

 

گر چه تاریخ ظهورش ز خلایق مخفی است

لیک پیداست ز آثار و نشان نزدیک است

 

مژده بر آمدن مصلح موعود دهد

هاتف غیب که ای منتظران! نزدیک است

 

رباعی / حضرت ابالفضل (ع)

گر خاک زمین، یک‌سره الماس شود

هم‌رتبه سلمان، همه ناس شود

در صبر و جوان‌مردی و ایثار، کسی

هیهات که چون حضرت عباس شود

 

دوبیتی/ حضرت زینب کبری (س)

غم فرزند آدم تا به محشر

نویسی گر همه دفتر به دفتر

ملائک یک‌صدا گویند با هم

نگردد با غم زینب، برابر

 

برای مشاهده بیش از 6500 شعر عاشورایی از بیش از 1100 شاعر به بخش اشعار سایت کرب‌وبلا مراجعه کنید.