محمد حسین رجبی دوانی در این گفتگو اظهار  کرد: بر رهبران الهی واجب است که نباید شاهد و ناظر تباهی مردم و گرفتار شدن آن‌ها به سلاطین ستم گر باشند و نسبت به این موضوع بی‌تفاوتی نشان دهند، به خصوص کسی که حجت خداوند است تکلیف و وظیفه خود می‌داند که باید برای رهایی مردم از تباهی و بدبختی تلاش کند.

 

وی افزود: امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) نیز بعد از توطئه سقیفه هر چند که حکومت و حق ایشان را سلب کردند اما تلاش خود را در امامت خود برای نجات مردم از شقاوت رها نکردند.اما هر چه از زمان پیامبر(ص) می‌گذشت زاویه جامعه اسلامی نیز با تعالیم پیامبر(ص) بیشتر می‌شد و معنویت‌ها و ارزش‌ها به ارزش‌های جاهلی تنزل پیدا می‌کرد.

 

امام می‌فرمایند این ها مسلمانند و زن و فرزندشان حرمت دارند. این‌ها با گستاخی تمام می‌گفتند چه طور خون این‌ها را بر ما مباح کردی مالشان را حرام می‌کنی.

 

این استاد تاریخ اسلام خاطرنشان کرد: بعد از این که امیرالمؤمنین(ع) به خلافت رسیدند با امتی روبه رو شدند که ارزش‌ها در آن کاملا دگرگون شده بود، به طوری که جنگ‌هایی هم که در زمان پیش از خلافت ایشان صورت می‌گرفت فقط اسم جهاد بر روی آن بود.

 

وی گفت: در زمان پیامبر(ص) هرگاه مسمانان به جهاد می‌رفتند به نیت پیروزی و شهادت بود اما در این دوران تنها به خاطر به دست آوردن غنیمت‌های بیشتر راهی جنگ می‌شدند و اگر می‌دیدند که نمی‌توانند این غنایم را به دست آورند به سوی جبهه نمی‌رفتند آن‌ها به دنبال سرزمین‌های مرغوب و گنج‌های پادشاهان بودند و به همین دلیل است که می‌بینیم امام علی(ع) بسیار تلاش می‌کنند که جلوی بروز جنگ جمل را بگیرد اما آن‌ها نمی‌پذیرند و نهایتا طرف مقابل جنگ را شروع می‌کنند و امام علی(ع) آن ها را شکست می‌دهند.

 

رجبی دوانی تأکید کرد: بعد از پیروزی امام علی(ع) در جنگ جمل لشگریان امام علی(ع) قصد حمله به بصره و غارت شهر و اسیر کردن زن و بچه آن ها را داشتند، امام علی(ع) به آن‌ها می‌فرماید حق ندارید این کار را انجام دهید و آن ها بیان می‌کنند مگرما پیروز جنگ نشده‌ایم؟ امام می فرمایند این ها مسلمانند و زن و فرزندشان حرمت دارند. این‌ها با گستاخی تمام می‌گفتند چه طور خون این ها را بر ما مباح کردی مالشان را حرام می‌کنی.

 

وی افزود: حضرت علی (ع) هر چه توضیح می‌دادند آن‌ها نمی‌پذیرفتند تا این که حضرت با این جمله آن‌ها را نه قانع بلکه ساکت کرد که فرمود بگویید اگر شما بخواهید زنان اینان را با خود ببرید عایشه همسر پیامبر(ص) سهم کدام یک از شما خواهد شد؟ با شنیدن این جمله آن ها قانع نشدند اما دیگر سکوت کردند و حرفی نزدند. مردم این گونه عوض شده بودند.

 

رجبی دوانی تصریح کرد: این تغییرات در رویه و رفتارهای مردم به قدری زیاد بود که امام علی(ع) تنها ماندند و نتوانستند سیاست‌های آرمان طلبانه خود را کاملا اجرا کنند. آن ها ان قدر بصیرت نداشتنند که بدانند در حکومت علوی و حسنی نه تنها دنیا بلکه آخرت را نیز به دست می‌آوردند.

 

وی افزود: امام حسین(ع) ده سال امامتشان همزمان با معاویه بوده و در طول این ده سال همان کاری را کردند که امام حسن(ع) انجام داده بودند در حقیقت اگر امام حسن(ع) نیز در زمان یزید بودند قطعا همان راهی را انتخاب می‌کردند که امام حسین(ع) انتخاب کردند.

 

اما امام مجتبی(ع) فرمودند دیگر دیر است و ما عهدی بسته‌ایم. این نشان می‌دهد تا زمانی که اساس دین در شرف نابودی نیست امام دیگر وظیفه‌ای ندارد

 

رجبی دوانی با اشاره به این که در زمان امام حسن(ع) مردم معاویه را به ایشان ترجیح دادند و البته خیلی زود هم پشیمان شدند، اظهار کرد: اما امام مجتبی(ع) فرمودند دیگر دیر است و ما عهدی بسته‌ایم. این نشان می‌دهد تا زمانی که اساس دین در شرف نابودی نیست امام دیگر وظیفه‌ای ندارد ایشان آگاهی دادند، بصیرت دادند اما آن‌ها نیز راه خود را انتخاب کردند. اما اگر زمانی برسد که اساس دین در خطر بیفتد از آن جهت که متولی راستین دین امام است در اینجا ایشان به هر قیمتی که شده است می‌ایستند

 

این استاد دانشگاه اضافه کرد: با به روی کار آمدن یزید ملعون اصل و اساس اسلام به خطر افتاده بود. این ملعون به طور علنی  حرام خدا را حلال  حلال خدا را حرام کرده بود. او آشکارا شراب می‌خورد و با سگ و بوزینه بازی می‌‌کرد و با کنیزان آوازه خوان وقت خود را می‌گذراند.

 

وی تصریح کرد: این قدر این تباهی مسلم بود که وقتی معاویه از زیاد بن ابیه حاکم خونخوارش در بصره که فردی فاسدی است می‌خواهد از مردم برای ولایتعهدی یزید بیعت بگیرد همین شخص فاسد و جلاد می‌گوید من چه طور می‌توانم به مردم بگویم که با این گونه فردی به عنوان خلیفه بیعت کنید در صورتی حسین بن علی(ع)، عبدالله بن عمربن خطاب و عبدالله بن زبیر در بین مردم هستند حتی به معاویه می‌گوید به یزید بگو مدتی به ظاهر هم که شده دست از فسق و فجور بردارد.

 

رجبی دوانی اظهار کرد: با این اوصاف می‌توانیم متوجه شویم که قرار بوده چه کسی به خلافت مسلمانان برسد. روی کار آمدن یزید بر خلاف شرع بوده است زیرا دارای فسق و فجور بوده است از طرفی خلاف عرف هم بود زیرا تا قبل از معاویه هیچ کس فرزندش را به عنوان جانشین معرفی نکرده بود.

 

وی تأکید کرد: به خلافت رسیدن یزید خلاف اخلاق هم بوده است زیرا معاویه به عهد خود وفا نکرد زیرا معاویه در پیمان صلح خود متعهد شده بود که به هیچ عنوان حق تعیین جانشین ندارد به طوری که گفته بود بعد او امام حسن(ع) و اگر امام حسن(ع) نبود امام حسین(ع) به خلافت می‌رسد و هرگز اجازه نداشت یزید را جانشین خود معرفی کند.

 

این استاد تاریخ اسلام با بیان این که با وجود تمام این شرایط امام حسین(ع) هرگز با یزید بیعت نمی‌کرد، گفت: ایشان یا باید بیعت و نابودی اسلام را می‌پذیرفت و یا مرگ و شهادت را. البته از روز اول که یزید به خلافت رسید به والی مدینه گفته بود که برای من از حسین(ع) بیعت بگیر و اگر سرباز زد او را بکش. بنابراین در هر صورت امام حسین(ع) با بیعت نکردن به شهادت می‌رسیدند اما این اتفاق اگر در مدینه افتاده بود هیچ کس خبردار نمی‌شد که ایشان برای چه هدفی به شهادت رسیده است.

 

وی گفت: امام برای آگاه کردن جامعه از مدینه به مکه آمد تا آن جا که زائران از همه دنیای اسلام می‌آیند بتوانند این آگاهی را منتشر کنند لذا چهار ماه و ده روز در مکه تشریف داشتند و آن جا از هر فرصت برای دادن هشدار در رابطه با وضعیت کنونی جامعه اسلامی استفاده می‌کردند.

 

رجبی دوانی در پایان خاطرنشان کرد: این که به اسرای اهل بیت(ع) می‌گفتند خارجی نه به این معنا که آن ها افرادی بیگانه و از خارج بودند بلکه منظور از خارجی این بود که این ها از حکومت خروج کردند یعنی یزید می‌خواست این طور به همه بگوید که خلافتش به حق است و امام حسین(ع) که حاضر به بیعت با او نشده و در برابر او ایستادگی کرده است فردی است که از حکومت خروج کرده است.