در بیشتر خانه‌های مسیحیان عکس حضرت علی (ع) وجود دارد


آیا مسیحیان وقتی می خواهند در رابطه با دین اسلام تحقیق کرده و راجع به آنها کتابی تالیف کنند از سوی خانواده خود با فشار روبه رو می شوند. برای شما هم همینطور بوده است؟

من از طرف خانواده ام با مشکلی مواجه نشدم چون مسیحیان عرب، بینش بازی دارند و به اهل بیت (ع) احترام می‌گذارند و در بیشتر خانه های مسیحیان عکس حضرت علی (ع) وجود دارد چون آنها معتقد هستند که این عکس شباهت زیادی به حضرت مسیح(ع) دارد.

تربیت خانوادگی چه قدر در گرایش شما به سوی تحقیق در رابطه با اهل بیت (ع) موثر بوده است؟

من در خانه‌ای زندگی می کردم که در اطراف من 400 منبع اسلامی قرار داشت. پدر و مادر من مشکلی با این مسئله نداشتند و حتی من در یک مدرسه اسلامی تحصیل کردم. اگر یک شخص مسیحی در مدرسه اسلامی درس می خواند لازم نبود که درس بینش اسلامی را بخواند اما من با رغبت خودم این درس را خوانده و حتی شاگرد اول در این درس نیز شدم.

 

همیشه برای امام حسین گریه می‌کنم


تا به حال شده است زمانی که در رابطه با امام حسین (ع) تحقیق می کردید، گریه کنید و آن لحظه چه لحظه ای بوده است؟

من نه فقط در زمانی که تحقیق می کنم بلکه حتی زمانی که سخنرانی هم می کنم برای امام حسین (ع) گریه می کنم. انسان نمی تواند زمانی که حادثه علی اصغر(ع) و تیری که از سوی حرمله به سوی او روانه شد را بشنود یا از آن حرف بزند اما گریه اش نگیرد.

 

روزنامه نگاران به من لقب مسیحی شیعه شده داده اند


آیا برای غیر مسلمانان درباره سیدالشهداء(ع) سخنرانی می‌کنید؟

برای همه ادیان سخنرانی می‌کنم. روزنامه نگاران به من لقب مسیحی شیعه شده داده اند.

 

ماجرای پیاده روی آنتوان از نجف تا کربلا


شما در یکی از سخنرانی‌هایتان گفته بودید که از مسیر4 نجف تا کربلا را پیاده رفتید. چه حسی در آن موقع داشتید؟

من از نجف شروع کردم، به وادی السلام رسیدیم و ظرف مدت سه روز به کربلا رسیدیم. ما در این مدت نه خواب و نه خوراک برایمان مهم بود و به شیرینی هایی که در این مسیر پخش می‌کردند نیز اهمیت می‌دادیم بلکه هدف ما بالاتر از این مسائل بود. ما حتی وقتی در سوریه به مقبره حضرت زینب (س) می‌رفتیم خودمان را در مقابل این جایگاه رفیع کوچک و پست می‌دانستیم.

 

چرا امام حسین(ع) در قیام عاشورا حضرت زینب(س) را به همراه خود آوردند


کتابی که در مورد حضرت زینب (س)بعد از چند سال تحقیق نوشتید. شیرین ترین نقطه آن از نظر خودتان چیست؟

خلاصه این مورد را در یک جمله می توان به شما بگویم و این است که معتقدم اگر دین اسلام توسط حضرت محمد(ص) به وجود آمد و با امام حسین (ع) استمرار یافت، نهضت عاشورا نیز با امام حسین (ع) به وجود آمد و با حضرت زینب (س) استمرار یافت. امام حسین (ع) در نهضت و قیام عاشورا می توانست افراد دیگری را با خود همراه بکند اما حضرت زینب (س) را با خود همراه کرد چون آن شایستگی را در ایشان مشاهده کرده بود. در قصر یزید و قصر دار العماره و ابن زیاد این حضرت زینب(س) بود که توانست آن آتش وجد و اشتیاق را همچنان فروزنده نگاه دارد. این نهضت برای این ادامه پیدا کرد چون یزید می خواست که تمام فرزندان پسر را از بین ببرد و به همین دلیل فکری برای حضرت زینب (س) نکرده بود، بنابراین حضرت زینب (س) از این فرصت استفاده کرد و توانست پیام رسان واقعه کربلا باشد.

 

هفت بار به کربلا رفتم


رفتن شما به کربلا چه قدر توانست در نوشته های شما تاثیرگذار باشد؟

من هفت بار به کربلا رفتم. خیلی تاثیرگذار بود و پژواک این سفر در کنگره بهار شهادت در کربلا به وجود آمد. من در آنجا سخنرانی داشتم و در آنجا من از این سفرم یاد کردم. در کنگره باران غدیر که در ایران برگزار شد نیز از این تجربه یاد کردم. بعد از این سفرم به اهواز به نجف می روم و در آنجا نیز در رابطه با این سفرم صحبت خواهم کرد.

 آیا تا به حال خواب امام حسین (ع) را دیده اید؟

بله زیاد.

 

ماجرای در خواب دیدن امام حسین(ع) و کمک آن حضرت


یکی از شیرین ترین خواب هایتان را برای ما تعریف می کنید؟

من قبل از اینکه این کتاب را بنویسم، یک شب خواب امام حسین (ع) را دیدم. من از دیدن ایشان درخواب ترس داشتم اما در درونم احساس راحتی و آرامش می کردم. بعد از آن تصمیم گرفتم که کتابم را بنویسم. یکبارهم من در بغداد روی یکی از پل ها بودم که ماشینم خراب شد، مردم برای کمک به نزدم آمدند. بعد از پل خانمی به نام ام عمار بود که خرما توزیع می کرد و به من گفت خرما بخور، اما من گفتم ماشینم خراب است و منتظر جرثقیل هستم اما باز اصرار به خرما خوردن من کرد و وقتی که فهمید من به کربلا می روم باقی خرماهایش را به من داد تا میان زوار کربلا تقسیم کنم. من سادگی زن را که روزه بود، فهمیدم و خرماها را از او گرفتم و در ماشین گذاشتم اما قبل از جرثقیل ماشینم روشن شد. هنگامی که به کربلا رسیدم شخصی که نمی شناختمش نزد من آمد و به من گفت که تو تا الان کجا بودی. مسیر کربلا تا سوریه را با آن ماشین بدون اینکه خراب بشود رفتم اما زمانی که به سوریه رسیدم خراب شد و تعمیرکار به من گفت که یکی از قطعه های این ماشین ذوب شده است و عجیب است که شما تمام این مسیر را با این ماشین طی کرده اید.

 

من و خانواده ام متمسک به اهل بیت(ع) هستیم


شاید درست نباشید این سوال را مطرح کنم، اما شاید برای خیلی‌ها این سوال پیش بیاید که آقا آنتوان بارا با چند کتابی که راجع به ‌اهل‌بیت(ع) داشته تاکنون مسلمان شده است؟

من در جلسه ای بودم که در آن من را با لقب مسیحی شیعه شده می خواندند. اما یک خانمی به نام خدیجه بود که در یک برگه از من دعوت کرد که ایشان را ببینم، او که بزرگ خانم هایی که در آنجا حضور داشتند بود به من گفت شما مسیحی نیستید بلکه یک شیعه اصیل هستید. این سوال را از من خیلی پرسیده اند. مهم این نیست که شیعه باشم یا مسیحی بلکه مهم عقیده من است. من و خانواده ام متمسک به اهل بیت(ع) هستیم. خیلی ها مسلمان هستند اما به اهل بیت (ع) اعتقاد ندارند.

در این سالها از حضرت عباس(ع) چقدر شناخت پیدا کرده‌اید و نمی خواهید درباره ایشان هم کتابی بنویسید؟

چرا دوست دارم. حضرت ابالفضل (ع) شخصیت مهمی در تاریخ است. ایشان انسانی شجاع است که با وفا از امام حسین (ع) و خواهرشان حضرت زینب (س) حمایت کرد. ایشان تا آخرین لحظه فداکاری کرد.

بعد از انقلاب اسلامی در ایران چه تغییر رویکردی نسبت به معرفی معارف اهل بیت (ع) صورت گرفت، آیا شما تفاوتی در این رابطه احساس کرده اید؟

بعد از اینکه کتابم را تالیف کردم، هفت بار به ایران آمدم. خدا را شکر فعالیت های زیادی شده است در این رابطه از جمله همایش‌هایی که برگزار شده است و توجهی که به اهل‌بیت(ع) و حرم امام رضا (ع) در ایران می‌شود بسیار خوب است.