در قسمت پیش سیره عزاداری در رفتار پیامبر اسلام و احادیث بررسی کردیم و در ادامه بیان سیره حضرت فاطمه و ائمه علیهم السلام در عزداری می پردازیم.

در این مقاله می خوانید:


گریهٔ حضرت زهرا(س) بر پدرش:

نسائی می‌گوید:«هنگامی‌که رسول خدا (ص) درگذشت، فاطمه(س)  گریست و سوگواری نمود و فرمود: ای پدر! با رفتن از این دنیا، به خدا نزدیک‌تر شدی و ما رحلت تو را به جبرئیل تسلیت میگوییم و یقین داریم که بهشت برین منزل همیشگی توست.»1

و در اسدالغابه آمده:

«بعد از وفات پیامبر (ص) , زهرا  (س)  نخندید و دائماً می‌گریست تا به آن حضرت ملحق شد.»2

ازآنجاکه علی (ع) جانشین شایسته و بلافصل پیامبر گرامی اسلام است، سیرهٔ عملی ایشان در هر مسئله‌ای برای ما کارگشا و قابل استناد است؛ لذا در این قسمت به چند نمونه از گریهٔ ایشان بر عزیزان ازدست‌رفته‌اش و نیز سوگواری در شهادت ایشان اشاره می‌کنیم:

 گریه حضرت علی (ع)  در سوگ حضرت زهرا(س)؛

در کتاب الغدیر از قول شبلنجی آمده:

علی علیه السلام هرروز قبر فاطمه سلام الله علیها را زیارت می‌کرد، روزی خود را روی قبر انداخت و گریه کرد و این اشعار را سرود:

 

مالی مررت علی القبور مسلماً         قبر الحبیب فلا یرد جوابی

 

یا قبر مالک لا تجیب منادیا         أملکت بعدی خله الأحباب

 

گریهٔ امیرالمؤمنین  در سوگ عمار:

«در هنگامهٔ جنگ صفین، هنگامی‌که عماربن یاسر اجازهٔ جنگیدن گرفت، علی (ع) گریست و با او معانقه و وداع کرد و فرمود: «ای ابایقظان خدایت از پیغمبر و من جزای خیر دهد، چه نیکو برادر و رفیقی برای من بودی» و گریست؛ و عمار نیز گریست.»3

 

گریهٔ علی (ع) بر محمدبن ابی‌بکر و مالک اشتر:

در تاریخ یعقوبی آمده:

«وقتی خبر کشته شدن محمدبن ابی‌بکر و مالک اشتر به علی (ع) رسید، بر آن دو به‌شدت گریست و بی‌تابی کرد.»4

 

عزاداری امام حسین (ع) بر یارانش:

در میان فرماندهان و رزم‌آوران غالباً سنگدلی به‌عنوان صلابت حاکم است و آنان که اهل عواطف و سوزوگداز باشند اهل صلابت نیستند ولی هنر مردان خدا این است که این دو ویژگی را به هم‌آمیخته‌اند؛ امام حسین (ع) نیز جزء مردانی است که درنهایت صلابت، باعاطفه است و در عزای عزیزان خود اشک می‌ریزد.

 

گریهٔ امام حسین (ع) بر مسلم بن عقیل:

احمدبن‌أعثم‌کوفی می‌گوید:

«به حسین‌بن‌علی(ع) خبر رسید که مسلم بن عقیل کشته‌شده است به این طریق که مردی از اهل کوفه بر امام حسین (ع)وارد شد. حضرت به او فرمود: از کجا آمده‌ای؟ گفت: از کوفه؛ من از کوفه بیرون نیامدم تا این‌که مسلم و هانی‌بن‌عروه را دیدم که هر دو کشته‌شده و به دار آویخته و در بازار قصابان کشیده می‌شوند و سر آن دو را برای یزید فرستادند؛ حضرت آهی کشید و گریست. آنگاه فرمود: (انالله و انا الیه راجعون)»5

در لهوف هم آمده که امام حسین (ع) در پاسخ فرزدق شاعر درحالی‌که برای مسلم اشک می‌ریخت فرمود:

«خدا مسلم را رحمت کند به‌سوی جنت الهی شتافت و ما به او ملحق خواهیم شد؛ و سپس این‌چنین سرود:

 

فإن تکن الدنیا تعد نفسیه                  فإن الثواب الله اعلی و أنبل

 

و إن تکن الأبد ان للموت أنشئت        فقتل امری‍بالسف فی الله أفضل»6

 

گریهٔ امام حسین (ع) بر قیس‌بن‌مسهر:

چون خبر کشته شدن قیس به امام حسین (ع) رسید، حضرت آهی کشید و گریست؛ آنگاه فرمود:

«اللهم اجعل لنا و لشیعتنا عندک منزلاً کریماً و اجمع بیننا و بینهم فی مستقرٌ من رحمتک إنک علی کل شیءٍ قدیرٍ»7

و در روایتی مشابه، بعد از شنیدن خبر عبدالله بن یقطیر، امام این دعا را فرمودند.8

 

گریهٔ امام حسین (ع) بر حر بن ریاحی:

«وقتی‌که حر کشته شد، سرش را جدا نموده و به‌طرف امام پرتاب کردند، حضرت سر او را به دامن گذاشت و درحالی‌که می‌گریست، خون را از روی صورتش پاک می‌کرد و می‌فرمود: به خدا سوگند! مادرت اشتباه نکرد زمانی که تو را حر نامید، زیرا تو حر در دنیا و باسعادت در آخرتی.»9

 

 گریهٔ امام حسین (ع)  بر طفل شیرخوار، علی‌اصغر (ع):

امام حسین  هنگامی‌که بی‌تابی علی‌اصغر  را از شدت عطش دید، او را گرفته و فریاد زد؛ «ای قوم! اگر به من رحم نمی‌کنید، حداقل به این طفل رحم کنید، مردی از میان قوم تیری بر او زد و او را ذبح نمود، حسین  شروع به گریه کرد و گفت: بار خدایا! بین ما و قومی حکم کن که ما را دعوت کردند تا یاری‌مان کنند ولی در عوض ما را به قتل رساندند؛ از آْسمان ندایی رسید: ای حسین! او را رها کن، زیرا برای او شیر دهنده‌ای در بهشت است.»10

 

عزاداری معصومین بر امام حسین :

گریهٔ رسول خدا (ص)  در سوگ امام حسین:

از عاشیه نقل‌شده:

«حسین بن علی  (ع)  درحالی‌که بر رسول خدا( ص) وحی نازل‌شده بود وارد شد و از کمر او بالا رفت و بر پشت او بازی نمود، جبرئیل به حضرت عرض کرد: ای محمد! همانا زود است که امتت بعد از تو فتنه کنند و این فرزندت را به قتل رسانند. آنگاه دست دراز کرد و مشتی از تربت را به او داد و گفت: در این سرزمین است که فرزندت کشته خواهد شد، سرزمینی که اسم آن "طف" است، چون جبرئیل رفت، رسول خدا  درحالی‌که آن تربت در دستش بود بر اصحابش وارد شد … حضرت شروع به گریه کرد، عرض کردند: چه چیز شمارا به گریه درآورده‌ای رسول خدا ؟! فرمود: جبرئیل مرا خبر داد که همانا فرزندم حسین بعد از من در طف کشته خواهد شد.»11

 

گریهٔ حضرت علی (ع)برای امام حسین (ع):

ابن عباس می‌گوید:

«در سفر صفین خدمت امیرالمؤمنین  بودم چون به نینوا در کنار فرات رسید به آواز بلند فریاد زد ای پسر عباس اینجا را می‌شناسی؟ گفتم یا امیرالمؤمنین نه، فرمود: اگر مثل من می‌شناختی، از آن نمی‌گذشتی تا چون من گریه کنی و چندان گریست که ریشش خیس شد و اشک بر سینه‌اش روان شد و باهم گریه کردیم …»12

 

عزاداری حضرت زینب (س) بر امام حسین (ع):

حضرت زینب -سلام الله علیها- در جایگاه‌های متعدد برای برادرش حسین -علیه السلام- روضه خواند، مثلاً در کوفه آنگاه‌که سر برادرش را دید فرمود:

 

           «یا هلا لا لمّا استتم کما لا

 

               غاله خسفه ف‍أ بدا غروبا

 

              ما تو همت یا شقیق فؤادی

 

                کان هذا مقدّرا مکتوبا »13

 

عزاداری امام سجاد (ع) بر امام حسین:

ویژگی بارز امام سجاد  صبر و شکیبایی ایشان در برابر سختی و مصائب بوده است، اما بااین‌حال آن حضرت زیاد گریه می‌کردند به‌طوری‌که ایشان را یکی از بکائون نامیده‌اند؛ روزی یکی از خدمت گذاران آن حضرت عرض کرد: آیا هنوز پایان اندوه شما فرانرسیده است؟ فرمود:

«وای بر تو! یعقوب (ع) دارای دوازده فرزند بود، خداوند یکی از آنان را از جلوی چشمش دور کرد درحالی‌که زنده بود، چشمان یعقوب از اندوه سفید شد، اما من در جلو چشمانم شاهد بودم که پدرم، برادرم، عمویم، هفده تن از اهل‌بیتم و گروهی از یاران پدرم را به قتل رساندند و سرهایشان را از تن جدا کردند، چگونه اندوه من پایان یابد؟»14

 

در روایت دیگر از امام صادق (ع ) نقل‌شده:

«امام سجاد  بیست سال گریه کرد و هرگاه در جلو آن حضرت غذایی گذاشته می‌شد می‌گریست؛ … چرا گریه نکنم درصورتی‌که پدرم را از آبی منع کردند که برای تمام درندگان و حیوانات آزاد بود»15

 

گریه‌های امام باقر (ع) بر امام حسین (ع):

وضعیت دوران امام باقر (ع) برای برگزاری مجالس عزاداری بسیار دشوار بود؛ زیرا بنی‌امیه از هر نوع حرکت و برنامه‌ای برای بیداری اسلام و برملا شدن چهرهٔ ستمگران جلوگیری می‌کرد. لذا عزاداری در خفا و با حضور افراد خاصی صورت می‌گرفت، مثل شاعر معروف آن زمان کمیت ابن زید اسدی.

 

امام باقر (ع) می‌فرماید:

«در روز عاشورا برای امام حسین (ع) مجلس عزا بر پا نموده و بر مصائب آن حضرت همراه با خانواده بگویید و جزع و ناراحتی خویش را ابراز کنید، ضمن دیدار و ملاقات همدیگر بر آن حضرت گریه کنید و یکدیگر را تعزیت دهید.»16

 

عزاداری امام صادق(ع)  برای امام حسین (ع):

زید شحام می‌گوید:

«همراه جماعتی از اهل کوفه در خدمت امام صادق (ع)بودیم، یکی از شعرای عرب به نام جعفر بن عفان وارد شد، آن حضرت او را احترام بنموده و نزدیک خود جای داد، آنگاه فرمود: ای جعفر! عرض کرد: لبیک، فدایت گردم؛ فرمودند به من گفته‌اند که تو اشعار نیکی درباره حسین (ع) سروده‌ای، عرض کرد: آری فرمود: اشعار خود را بخوان، او شعر می‌خواند و امام و اطرافیان می‌گریستند، به‌گونه‌ای که قطرات اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری بود؛ سپس امام فرمودند: ای جعفر! فرشتگان الهی حضور دارند و صدای تو را شنیدند و چنانکه ما گریه کردیم آن‌ها نیز گریستند، بلکه بیشتر از آن، خداوند در این ساعت برای تو بهشت را واجب کرده و تو را ببخشد»17

 

عزاداری امام کاظم  (ع)بر امام حسین (ع):

امام کاظم (ع) بیشتر دوران زندگی خود را در زندان گذراند و فقط با فرارسیدن محرم اندوهگین می‌شد؛ امام رضا(ع) می‌فرماید:

«با فرارسیدن ایام محرم پدرم موسی بن جعفر با چهرهٔ خندان دیده نمی‌شد و حزن و اندوه سراسر وجودش را فرامی‌گرفت تا روز دهم فرامی‌رسید. آن روز، روز مصیبت، اندوه و گریه آن حضرت بود.»18

 

عزاداری امام رضا (ع) برای امام حسین (ع):

دعبل خزاعی روایت می‌کند:

«بر آقایم علی‌بن‌موسی‌الرضا وارد شدم، درحالی‌که یاران آن حضرت پیرامون او نشسته بودند. حزن و اندوه از چهره‌ام امام پیدا بود. با ورود من به مجلس فرمود: خوشا به حالت ای دعبل که ما را به‌وسیله دست و زبانت یاری می‌کنی!… دوست دارم که برای من شعر بگویی، این روزها، روز حزن و اندوه ما اهل‌بیت  و روز شادی دشمنان ما به‌ویژه بنی‌امیه است؛ پس‌ازآن پرده‌ای را جهت حضور خانواده در مصیبت حسین (ع) آویزان کرد…»19

 

عزاداری امام جواد (ع)، امام هادی (ع)، امام حسن عسکری(ع) برای امام حسین (ع):

«در عصر امام جواد(ع) ، عزاداری برای امام حسین (ع)، به صورتی آشکار در منازل علویان برگزار می‌شد، اما پس از معتصم عباسی از اقامهٔ عزاداری به‌شدت جلوگیری شد؛ امام هادی ، در محیطی خفقان‌آور زندگی می‌کرد، متوکل عباسی دشمنی خاصی با امام و شیعیان داشت. وی به‌اندازه‌ای در زشت‌کاری پیش رفت که قبر امام حسین  را ویران ساخت و آثار آن را از میان برد. وضعیت تا عصر امامت امام حسن عسگری(ع)استمرار داشت، اما شیعیان و علویان هرگز ترس به خود راه ندادندو همواره در طول تاریخ بر مظلومیت شهیدان عزاداری و گریه کردند.»20

 

عزاداری امام زمان (عج) بر امام حسین (ع):

بر اساس بعضی از روایات امام عصر (ع) نیز مداوم بر سیدالشهدا اشک می‌ریزد و می‌گوید:

«فلا ندنبک صباحاً و مساءً و لا بکینَّ علیک بدل الدموع دماً حسرهً علیک و تاسفاً و تحسراً علی ما دهاک…»21

 

گریه‌ ام سلمه بر کشته شدن امام حسین (ع):

ابن حوشب نقل می‌کند:

«بینما أنا عند أم السلمه إذ دخلت صارخه تصرخ و قالت قتل الحسین قالت اُم سلمه فعلوها ملأالله قبورهم ناراً و وقعت مغشیا علیها»22

 

سوگواری کاروان اسرا بر شهدای کربلا؛ در کتاب لهوف آمده:

«چون اهل‌بیت به مرقد مطهر حسین (ع) رسیدند جابربن‌عبدالله انصاری و جمعی از بنی‌هاشم و مردانی از آن‌ها را یافتند که برای زیارت قبر حسین(ع)رسیده بودند و همگان در یک‌زمان به عزاداری و نوحه‌سرایی پرداختند و سوگواری جگرسوزی برپا نمودند و زنان آن آبادی نیز با ایشان به عزاداری پرداختند و چند روز در کربلا اقامت کردند.»23