آن حضرت پس از برادرش حدود ده سال زندگی کرد و در آن مدت کوتاه، رنج‌ها شدت یافت و بلاها بیشتر شد و فشار به طول انجامید و با همه این‌ها امام حسین علیه‎السلام فرصت را از دست نداد، بلکه با بهره‌وری از فرصت به ستایش و تمجید از مصلح بزرگ جهانی حضرت مهدی (ع) پرداخت و از وجود گران‌مایه و ظهور و نقش شکوه‎بارش به مردم، بشارت‌ها و نویدها داد؛ برای نمونه:

1. آن حضرت به عبدالله بن عمر فرمود: «لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتی یخرج رجل من ولدی یملأها عدلا و قسطا کما ملئت جورا وظلما، کذلک سمعت رسول الله -صلی‌الله علیه و اله و سلم-  یقول[1]؛ یعنی: اگر از عمر این جهان تنها یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را طولانی می‌سازد تا مردی از فرزندان من ظهور کند و جهان را همان‌گونه که از ظلم و جور لبریز گشته است، از عدالت و قسط مالامال سازد. این واقعیت را من به همین صورت گفتم که از پیامبر خدا -صلی‌الله علیه و اله و سلم- شنیده‌ام.»

2. و به یکی از مردان قبیله پرآوازه «همدان» فرمود:

«قائم هذه الامه هو التاسع من ولدی و هو صاحب الغیبه و هو الذی یقسم میراثه و هو حی[2]؛ یعنی: «قائم» این امت نهمین فرزند از نسل من است. او غیبتی طولانی خواهد داشت و هم اوست که در همان حال که زنده است، اموال او را ظالمان به‌عنوان میراث ناروا می‌برند.[3]»

3. و نیز از آن حضرت آورده‌اند که فرمود: «لو قام المهدی لأنکره الناس، لأنه یرجع الیهم شابا و هم یحسبونه شیخا کبیرا[4]؛ یعنی: اگر مهدی (ع) ظهور کند و برای اصلاح جهان به پا خیزد، مردم او را انکار می‌کنند ونمی شناسند؛ زیرا می‌پندارند که او پیر و کهن‌سال است درصورتی‌که آن حضرت در اوج جوانی ظهور می‌کند.»

4. و نیز آورده‌اند که فرمود: «منا اثنا عشر مهدیا، أولهم أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب و آخرهم التاسع من ولی و هو الامام القائم بالحق، یحیی الله به الأرض بعد موتها و یظهر به دین الحق علی الدین کله و لو کره المشرکون. له غیبه یرتد فیها أقوام و یثبت فیها علی الدین آخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متی هذا الوعد؟ ان کنتم صادقین[5]»[6]؛ یعنی: ما خاندان پیامبر دوازده نفر به‌عنوان مهدی خواهیم داشت که نخستین آنان علی و آخرینشان امام از نسل من است؛ و اوست که به‌حق و برای حق، قیام می‌کند و خداوند به‌وسیله او زمین را پس‌ازآن که مرده است، زنده می‌سازد و دین حق را بر همه عقاید و مذاهب، گر چه شرک گرایان را ناخوش آید، پیروزی کامل می‌بخشد. او غیبتی طولانی خواهد داشت و به دلیل آن، گروهی از مردم راه انحراف و ارتداد در پیش می‌گیرند و گروهی در دین و آیین توحیدی خویش و ایمان به دوازدهمین امام نور، ثابت‌قدم و استوار می‌مانند و به خاطر این استواری در عقیده، اذیت و آزارها را تحمل می‌کنند و به تمسخر، به آنان گفته می‌شود: اگر راست می‌گویید این وعده (و نوید ظهور) کی خواهد بود؟»

 

اما بدانید که شکیبایی بر اذیت‌ها و آزارها در عصر غمبار غیبت آن حضرت، بسان مجاهدی است که پیشاروی پیامبر با شمشیرش در حال جهاد و پیکار با کفر و ارتجاع است.

5. و نیز آورده است که مردی به نام «عیسی بن خشاب» از آن حضرت پرسید: «أنت صاحب هذا الأمر؟ قال: لا... و لکن صاحب‌الامر الطرید الشرید، الموتور بأبیه، المکی بعمه یضع سیفه علی عائقه ثمانیه أشهر[7]؛ یعنی: پرسید: سرورم آیا شما صاحب‌الامر هستید؟ فرمود: نه!... اما صاحب‌الامر، آن بزرگ‌مرد در نهان است که دور ازنظر است. او انتقام گیرنده‌ خون پاک و به‌ناحق ریخته پدر و هم کنیه عموی گران‌قدرش ابا جعفر است؛ برای اصلاح جهان (و برانداختن فتنه‌ها و تباهی‌ها) هشت ماه شمشیر بر دوش خواهد بود.»