هارون به امام کاظم علیه‌السلام نامه‌ای می‌نویسد و از امام (ع) تقاضای موعظه می‌کند!

و البته به اندازه‌ی فهم و ادبش! چرا که می‌گوید: «عِظْنِی وَ أَوْجِز مرا موعظه کن و کوتاه بگو . . .»

امام کاظم (ع) در جواب می‌فرمایند: «مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ تَرَاهُ عَیْنُکَ إِلَّا وَ فِیهِ مَوْعِظَه»

«در هر آنچه چشمانت می‌بیند، موعظه ای هست. [1]»

---------------------------------------------------------------------

هارون وارد مدینه شد و به زیارت قبر پیامبر اکرم صلى‌اللَه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم رفت.

گروهى با او بودند، هارون جلو ایستاد و با افتخار گفت: «السلام علیک یا رسول اللَّه السلام علیک یا ابن عم

 سلام بر تو یا رسول اللَّه، ای پسر عمو!»

موسى بن جعفر (ع) ‌پیش آمد و فرمود:

«السلام علیک یا رسول اللَّه السلام علیک یا ابتاه

سلام بر تو یا رسول اللَّه، سلام بر تو ای پدرجان»

 رنگ صورت هارون تغییر کرد و آثار خشم در چهره‏ اش آشکار شد! [2]

-----------------------------------------------------------------

همین دو نمونه کافیست تا آن چه را در مورد کنیه ی آن حضرت آمده است، لمس کنیم که:

«کاظم» یعنی فرو خورنده خشم و به امام کاظم (ع)  به خاطر چشم پوشی و گذشت از ستمگران «کاظم» می‌گفتند. [3]