بلال، موذن پیامبر، رسول خدا (ص) را در خواب دید که به او مى فرماید: اى بلال، این چه جفایى است؟ آیا وقت آن نشده که به زیارت من آیى؟ بلال بیدار شد و ناراحت شد. بر مرکب خود سوار شده به زیارت قبر پیامبر در مدینه آمد و شروع کرد به گریستن و صورت بر قبر پیامبر مالیدن. چون حسن و حسین (ع) آمدند، آن دو را درآغوش کشید و بوسید.[1]

مروان روزى مردى را دید که صورت و پیشانى بر قبر پیامبر نهاده است. گردن او را گرفت و گفت: مى دانى چه مى‌‌کنى؟ وقتى سربلند کرد، دید ابوایوب انصارى است. ابوایوب گفت: آرى! من سراغ سنگ نیامده ام، سراغ رسول الله (ص) آمده ام. از آن حضرت شنیدم که مى فرمود: بر دین گریه نکنید وقتى که شایستگان عهده دار آن شوند، بلکه زمانى بر دین گریه کنید که نااهلان عهده دار و والى آن گردند![2]
 

ابن منکدر (از تابعین، متوفاى 130) همراه اصحابش مى نشست و گاهى که تشنگى سراغش مى‌آمد، درهمان لحظه برخاسته صورت برقبر پیامبر مى‌نهاد و درمقابل اعتراض همراهانش، مى‌گفت: از قبر پیامبر شفا مى‌گیرم. وى گاهى به صحن مسجد مى‌آمد و در جاى خاصى بر زمین مى‌خوابید، علت را که مى‌پرسیدند، مى‌گفت: خودم دیدم که پیامبر در همین جا خوابیده بود.[3]
 

عبدالله بن احمد حنبل مى گوید از پدرم درباره حکم کسى که به منبر رسول خدا (ص) دست مى کشد و تبرک مى جوید و آن را مى بوسد و با قبر نیز همین کار را مى کند تا ثواب ببرد، پرسیدم. گفت : اشکالى ندارد.[4]
 

عبدالله بن عمر، هنگام زیارت قبر پیامبر، دست راست را روى قبر مى‌گذاشت و بلال حبشى چهره برآن مى‌نهاد. روشن است که علاقه زیاد و عشق و محبت به این کار فرمان مى‌دهد و این نوعى احترام و بزرگداشت است و مردم به تناسب شوقشان حالات متفاوتى دارند. بعضی‌ها وقتى قبر را مى‌بینند، بى اختیار به سمت آن مى شتابند، برخى هم با کمی تاخیر و درنگ. و همه این حالات خیر و نیکوست.[5]

محمد بن احمد رملى، از بزرگان شافعیه در «شرح منهاج» گفته است: سایه‌بان گذاشتن روى قبرو بوسیدن صندوق قبر و لمس کردن آن هنگام زیارت، مکروه است، مگر آن که به قصد تبرک باشد، هم‌ چنان که فتوا داده‌اند اگر کسى در اثر ازدحام نمی‌تواند حجرالاسود را لمس کند، با عصا به آن اشاره کند، آن گاه عصا را ببوسد.[6]
 

فتوای ابن حنبل: ابن جماعه شافعی می گوید : عبد الله بن احمد حنبل این روایت را از پدرش نقل کرده است: «از پدرم در باره مردی که منبر و قبر رسول خدا (ص) را برای ثواب مس می کرد و تبرک می جست و می بوسید پرسیدم، در جواب گفت: اشکالی ندارد.»[7]

عبدالله، فرزند احمد بن حنبل می گوید: از پدرم پرسیدم: مسّ منبر رسول الله (ص) و تبرّک با مس کردن آن، و بوسیدن و یا مسّ و متبرّک شدن به قبر شریف و یا بوسیدن آن به قصد ثواب، چه حکمی دارد؟ پدرم گفت: هیچ اشکالی ندارد.[8]

رملی شافعی می گوید: تبرّک جستن به قبر پیامبر و یا عالم و یا اولیا جایز است و بوسیدن و استلام آن ایرادی ندارد.[9]

محب الدین طبری شافعی گوید: بوسیدن قبر و دست گذاشتن روی آن جایز است و سیره و عمل علما و صالحان بر آن است.[10]

زرکشی: تربت قبر حمزه از حکم منع برداشتن خاک حرمین، استثنا شده است، زیرا اتفاق همگان بر جواز نقل آن برای معالجه صداع است.[11]

سُبکی می گوید: مردم سمرقند به قدری از خاک قبر بخاری برداشتند که قبر ظاهر شد به طوری که نمی شد جلوی مردم را گرفت تا این که ضریح مانندی را بر روی قبر گذاشتند![12]

ابن کثیر می گوید: تشییع کنندگان دستمال و عمامه‌های خود را به عنوان تبرک روی جنازه ابن تیمیه انداختند... و آب غسل او را به عنوان تبرک نوشید! [13]

محمد بن مؤمل شاگرد ابن خُزیمه که شیخ بخاری و مسلم و به اصطلاح شیخ الاسلام است می گوید: به همراه استادم ابن خزیمه و جمعی از اساتید به زیارت بارگاه قبر علی بن موسی الرضا (ع) در طوس رفتیم، استادم ابن خزیمه چنان در برابر آن بقعه متبرکه تعظیم و تواضع کرد که همگی در شگفت ماندیم.[14]

ابو علی خلال، شیخ حنابله، می گوید: هرگاه مشکلی بر من عارض شود، قبر موسی بن جعفر (ع) را زیارت می کنم و به ایشان متوسل می شوم و خداوند مشکل مرا آسان می‌کند.[15]

محمد بن ادریس شافعی به قبر ابو حنیفه، و احمدبن حنبل به قبر شافعی متوسل می شد. [16]

مسلمانان، به قبر ابو ایوب انصاری متوسل می شدند و برای طلب باران به قبر او پناه می بردند. [17]