تبری در دین

تولی و تبری، یکی از محور‌های اصلی دین و قرآن است که روی ‌‌‌‌‌‌این موضوع بسیار تأکید شده است. تبری در لغت به معنای بیزاری جستن است و در اصطلاح دینی،  یعنی یک فرد مسلمان، باید مرزبندی‌ها و خطوط خود را نسبت به مخالفان دین و افرادی که اعتقاد صحیحی ندارند، بروز دهد؛ به‌طوری که مشخص کند او با ‌‌‌‌‌‌این اعتقاد و عمل آنها مخالف است.

مثلا طبق ‌‌‌آیۀ قرآن یهودیان، عزیر را فرزند خدا و مسیحیان، حضرت عیسی را فرزند خدا ‌می‌دانند.[1] از‌‌‌‌‌‌ این‌ رو شایسته است مسلمانان نسبت به ‌‌‌‌‌‌این عقاید باطل یهودیت و مسیحیت بیزاری بجویند و موضع خود را در برابر ‌‌‌‌‌‌این عقاید مشخص کنند. به طریق مشابه لازم است مسلمین از فرقه‌ها و گروه‌های دیگر که دارای باورها‌ی ناصواب هستند، تبری بجویند.
این ابراز تبری، فقط مختص ادیان دیگر نیست. در طول تاریخ افراد بسیاری در داخل دین انحرافاتی را‌‌‌ ایجاد و مخالف دستورات دین رفتار کردند؛ از ‌‌‌‌‌‌این رو ‌‌مؤمنین باید بیزاری خود را نسبت به ‌‌‌‌‌‌این افراد و اعمال آنها بروز دهند.

 ائمۀ ما دستور ندادند که با پیروان ادیان دیگر جنگ و ستیز کنیم؛ تا وقتی آنها شروع به جنگ نکنند، حق شمشیر کشیدن علیه آنان را نداریم و باید با آنها با صلح و دوستی رفتار کنیم

 

لعن در دین

اساسا لعن مقوله‌‌‌ای جدا از تبری است. معنای لغوی لعن، راندن و دور کردن است و در اصطلاح درخواست از خداوند برای دور کردن شخص از رحمت خویش است. در واقع لعن کردن، نوعی دعا و درخواست از خداوند است و با فحش و ناسزا فرق دارد. محکوم کردن افراد به‌خاطر رفتار و اعمال آنان، امری متداول و رایج در بین مردم است که عمل و رفتار شخص دیگر را محکوم و نارضایتی خود را از آن عمل بیان کنند. حتی در بین حکومت‌ها نیز، ‌‌‌این محکوم کردن یکدیگر متداول است. در واقع لعن کردن امری بالاتر از ‌‌محکوم کردن است. در لعن کردن از خداوند ‌می‌خواهیم که رحمت خودش را از ‌‌‌‌‌‌این افراد بردارد و مال و مکنت  را از ‌‌‌‌‌‌این افراد بگیرد تا نتوانند دوباره آن رفتار را از خود بروز دهند. همچنین لعن کردن نسبت به کسانی که مرده‌‌اند، درخواست از خداوند است تا آنها را به سزای رفتار زشتشان برساند و در عذابشان به آنها تخفیف ندهد.

اشاره کردیم که لعن، نوعی دعاست و با سب و فحش دادن متفاوت است. ائمۀ ما دستور ندادند که با پیروان ادیان دیگر جنگ و ستیز کنیم؛ تا وقتی آنها شروع به جنگ نکنند، حق شمشیر کشیدن علیه آنان را نداریم و باید با آنها با صلح و دوستی رفتار کنیم. حتی قرآن اجازه سب کردن بزرگانشان را در مقابلشان به ما نداده است؛ زیرا ‌‌‌‌‌‌این امر منجر ‌می‌شود آنها نیز به بزرگان ما توهین کنند.[2]

یکی از مواردی که در آن بسیار دشمنان اهل بیت را لعن ‌می‌کنیم، زیارات است. به طوری که هنگام زیارت کردن ائمه، علاوه بر فرستادن سلام و درود به امامان و اصحابشان، دشمنان و پیروان آنان را نیز لعن ‌می‌کنیم. مثلا در زیارت عاشورا ‌می‌خوانیم: «اللهم العن بنی امیه قاطبه» یعنی خدایا همۀ بنی امیه را از رحمت خودت دور کن تا مشمول رحمت تو قرار نگیرند. از جمله قاطبۀ بنی امیه، افرادی هستند که در زمان حاضر راه آنها را ادامه ‌می‌دهند. مانند داعش و طالبان و... . به نوعی از خداوند ‌می‌خواهیم مکنت و قدرت را از تمام افرادی که باعث فساد و کشتار ‌می‌شوند بگیرد تا صلح و آرامش در زمین برقرار شود؛ یا در صد لعن در زیارت عاشورا، ‌می‌گوییم: «اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ.» یعنی خدایا لعنت کن نخستین ستمکاری را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد، و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. ‌می‌بینیم که بلافاصله پس از لعن کسانی که مستقیما به ائمه لعن کردند، پیروان و کسانی که از آنها پیروی ‌می‌کنند را لعن می‌کند. یعنی در زمان حاضر نیز، کسانی را که با ستم کردن و پایمال کردن حق مردم و شیعیان راه ‌‌‌‌‌‌این ظالمین را ادامه ‌می‌دهند، مشمول ‌‌‌‌‌‌این لعن ‌می‌کنیم.