برای برخی از تاریخ‌نویسان و سیره‌نویسان مسلم است که امام حسین (علیه‌السلام) حج خود را به عمرۀ مفرده تبدیل و مکه را به‌سوی عراق ترک کردند. این نظریه به‌عنوان‌ نظریه‌ای مشهور میان آنان متداول شده است. در این گفتار، به روایات وارد شده در جوامع روایی پرداخته‌شده است؛ از بررسی در نقل‌های تاریخی و از استناد به روایات صحیح این نتیجه حاصل می‌شود که امام حسین (ع) با عمرۀ مفرده‌ وارد مکه شدند و با عمرۀ مفردۀ ماه ذی‌الحجّه از مکه خارج شده‌اند. آن حضرت، از میقات شجره یا میقات‌های دیگر، مُحرِم به احرام عمرۀ تمتّع نشده بود تا برای خروج‌ از احرام، نیت حج یا عمرۀ تمتّع خود را از باب «حکم مصدود»، به عمرۀ مفرده مبدّل‌ ساخته باشند.

 طرح مسئله

قول مشهور

نقد و تحلیل

بیان مطلب از منظر تاریخ

بیان مطلب از منظر روایات

رأی فقیهان

نتیجه


 طرح مسئله

بعضی از تاریخ‌نویسان و سیره‌نویسان، به نقل از منابع تـاریخی، می‌گویند: امام حـسین (ع) در جریان حادثه کربلا، حج خود را ناتمام گذاشت؛ یا‌ به‌عبارت‌دیگر حج تمتّع خود را به‌ عمرۀ مفرده تبدیل و در روز ترویه که حاجیان عازم مِنا و عرفات می‌شوند، مکه را به‌سوی عراق ترک کردند [1]و این نظریه به‌عنوان‌ یـک‌ رأی‌ مسلّم در میان آنان پذیرفته‌شده، به‌گونه‌ای که از شهرت تاریخی برخوردار گردیده‌ است.

مسئله اصلی در این پژوهش این است که آیا حج امام حسین (ع) در سال‌ شصت‌ هجری‌ حج‌ تمتّع بوده و ایشان آن‌ را‌ به‌ عـمره مـفرده تبدیل نموده است؟ آیا آن حضرت‌ در روز «ترویه» محرم به حج شده و آن را ناتمام گذاشته است؟ یا اینکه امام (ع) از‌ ابتدا مُحرِم‌ به‌ عمرۀ تمتّع نشده بودند تا اینکه بخواهند آن‌ را‌ به عمرۀ مفرده تبدیل نـمایند یـا ناتمام بگذارند؟

نتیجه عملی بدست آمده  بر این پژوهش، این اسـت کـه عـمل امام (ع) به‌عنوان یک سنت‌ عملی، قاعده‌ای‌ فقهی‌ است‌ که اگر قول شهرت یافته را بپذیریم، فقها می‌توانند در فتوای خود به‌ آن استناد کنند که ظاهراً تاکنون دیـده نـشده اسـت فقیهی بدان استناد کرده باشد.

 

قول مشهور

1.       دیدگاه «شیخ مفید» (م 314 ه.ق) در‌ کتاب‌ الارشـاد‌ چـنین است که امام حسین (ع) به‌ سبب ترسی که از دشمن داشت، نتوانست حج‌ را‌ بجا بیاورد و نیت خود را به عمرۀ مفرده تبدیل کرد و پس از اتمام عـمره، مکه را‌ به‌سوی‌ عراق ترک کرد.

وی دراین‌باره می‌نویسد: «لما أراد الحسین (ع) التوجه إلی العراق، طاف بالبیت و سعی‌ بـین‌ الصفا‌ و المروه و أحل من إحرامه و جعلها عمره، لانه لم یتمکن من تمام الحج‌ مخافه أن‌ یقبض‌ علیه‌ بمکه فینفذ إلی یزید بـن مـعاویه، فخرج (ع) مبادرا بـأهله و ولده و من انضم إلیه من شیعته»[2] ؛ یعنی: «وقتی‌ امام‌ حسین (ع) تصمیم گرفت به‌ عراق برود، خانه خـدا را طـواف کرد و بین صفا و مروه‌ سعی‌ نمود‌ و از احرام خود خارج‌ شد و آن را عمره قرار داد (تبدیل نیت به عمره‌ مـفرده) زیرا‌ بـا دسـتگیر شدن در بین‌ مناسک، نمی‌توانست اعمال حج را به پایان برساند؛ چون می‌خواستند او‌ را‌ دستگیر کنند‌ و نزد یزید بـن مـعاویه بـبرند. ازاین‌روی امام (ع) با خانواده خود و شیعیان‌ همراهش، از مکه خارج شدند».

از کلمه «من‌ تمام‌ الحج» در نقل شیخ مفید، فهمیده می‌شود کـه بـه نـظر او، امام (ع) محرم به احرام‌ حج‌ شده‌ بود و نیت خود را به عمره مفرده تبدیل کردند.

2.       «محمد بـن احـمد بن علی الفتال‌ النیشابوری» (م‌ 805‌ ق) که رئیس نیشابور او را به‌ شهادت رساند[3] گفتاری مانند گـفتار شـیخ‌ مفید، در‌ کـتاب‌ خود نقل کرده است[4].

3.       «شیخ طبرسی» (م 845 ق)، علت تبدیل احرام امام (ع) به عمره مفرده را این‌گونه‌ بـیان‌ مـی‌کند: «لأنه لم یتمکن من تمام الحج مخافه أن یقبض علیه بمکه فینفذ‌ إلی‌ یزید‌ بن معاویه»5 یعنی: «زیرا بـا دسـتگیر شـدن در بین‌ مناسک، نمی‌توانست‌ اعمال‌ حج را به پایان برساند؛ چون می‌خواستند او‌ را‌ دستگیر کنند و نزد یزید بن معاویه ببرند.

از کلمه «من تـمام الحـج» در نقل طبرسی نیز‌ فهمیده‌ می‌شود که به باور او، امام (ع) محرم‌ به‌ احرام حـج‌ شـده‌ بـود‌ و نیت خود را به عمره‌ مفرده‌ تبدیل کردند.

4.      «علامه سید مرتضی عسکری»، از ابن کثیر (م 477 ق) نقل می‌کند: «ثم طاف‌ الحسین بـالبیت‌ و بـین الصـفا و المروه وقص من‌ شعره و أحل من‌ احرامه‌ و جعلها عمره[5] .

از کلمه «وجعلها‌ عمره» در‌ نـقل ابـن کثیر، فهمیده می‌شود که امام (ع) نیت احرام‌ حج را به عمره مفرده تبدیل کرده‌اند.

  آنچه از شیخ مفید و دیگران نـقل شـده، این است کـه امـام (ع)، قبل از حـرکت، خانه خدا را زیارت کرد و سـعی‌ بین صفا و مروه کرد و آن را عمره مفرده قرار داد و از احرام خارج شد و هیچ اشاره‌ای به قربانی کـردن نشده است.

5.       «علامهء مجلسی» (م‌ 1111 ق) قول شیخ مفید را‌ پذیرفته‌ است‌ و بـه نـقل‌ از‌ کتب‌ معتبر می‌نویسد: «أن یزید أنفذ‌ عمرو‌ بن سعید بن العاص فی عسکر عـظیم و ولاه أمـر الموسم و أمره علی الحاج‌ کلهم و‌ کان قد أوصـاه بـقبض الحـسین (ع) سرا و إن‌ لم یتمکن‌ منه‌ بقتله‌ غیله، ثم‌ إنه دس مع الحـاج‌ فـی تلک السنه ثلاثین رجلا من شیاطین بنی امیه و أمرهم بقتل الحسین (ع) علی أی حال اتـفق، فلما‌ عـلم‌ الحسین (ع) بذلک، حل من‌ إحرام الحج و جعلها عـمره‌ مفرده»[6].

مضمون ایـن‌ نقل‌ چـنین‌ اسـت کـه یزید، عمرو‌ بن‌ سعید بن العاص را بـا لشـکری عظیم‌ به امارت حج گمارد و از او خواست که امام‌ حسین (ع) را‌ دستگیر‌ کند و اگر نـتوانست، او را بـه قتل برساند‌ و سی نـفر از شـیاطین بنی‌امیه را در میان حاجیان قرار داد و آنان‌ را مأمور کرد که به هر شکل مـمکن، آن حـضرت را به قتل برسانند، وقتی امام حـسین (ع) از ایـن تـوطئه آگاه شد، از احـرام حـج خارج شد و آن را به عـمره مـفرده مبدل کرد.

از عبارت «حل‌ من إحرام الحج و جعلها عمره مفرده» در نقل علامه مجلسی فهمیده‌ می‌شود که امـام (ع)، نیت احـرام حج را به عمره مفرده تبدیل کـرده و از احـرام خارج‌شده‌اند.

6.      «شیخ عبدالله بـحرانی» (م 0311‌ قـ) گفتاری‌ مانند گفتار شیخ مـفید در کتاب الارشاد، نقل کرده است[7].

7.       «قندوزی» (م.4921 ق) می‌نویسد: «بعد أن طاف وسعی و أحل من إحرامه و جعل‌ حجه عمره مفرده، لانه لم یتمکن‌ مـن‌ إتـمام الحج مخافه أن یبطش‌ به‌ ویقع الفـساد فـی‌ الموسم و فـی مـکه، لان یـزید أرسل مع الحـجاج ثـلاثین رجلا من شیاطین بنی أمیه و أمرهم بقتل الحسین علی کل حال»[8] یعنی: «بعدازاینکه‌ امام (ع) طواف‌ و سعی کرد، از احـرام‌ خـارج‌ شـد و نیت حج خود را به عمره مفرده تـبدیل کـرد؛ زیرا می‌ترسید کـه در اثـناء مـناسک و در مـکه فسادی ایجاد شود و نتواند حج خود را به اتمام‌ برساند؛ چون یزید سی‌ نفر‌ از شیاطین بنی‌امیه را در میان حاجیان قرار داده بود و آنان‌ مأمور بودند که به هر شکل ممکن، امام حسین (ع) را بـه قتل برسانند».

از عبارت «و جعل حجه عمره مفرده» در نقل‌ قندوزی، چنین‌ برداشت می‌شود‌ که‌ امام (ع) نیت احرام حج را به عمره مفرده تبدیل کرده و از احرام خارج‌شده است‌ و از عبارت «لانه لم یتمکن من إتمام الحج» فهمیده مـی‌شود کـه امام (ع) محرم به‌ احرام‌ حج‌ شده‌ بود و خوف آن داشت که نتواند آن را به اتمام برساند؛ ازاینرو با تبدیل نیت، از احرام خارج شد.

براین‌اساس، مفاد ‌‌کتاب‌های‌ فوق، گویای آن است که امام (ع)، حج خود را به عمره‌ مفرده تبدیل کرده است.

 

نقد و تحلیل

نگارنده در‌ این پژوهش بـر آن اسـت تا نشان دهد که امام حسین (ع) محرم به‌ احرام عمره تمتع‌ نشده بودندکه عمره تمتع را به عمره مفرده تبدیل کرده باشد؛ همچنین، آن حضرت، محرم‌ را به احـرام حـج‌ تمتع‌ نشده تا آن را از باب حـکم مـصدود به عمره مفرده‌ مبدل ساخته باشد؛ بلکه امام (ع) با عمره مفرده وارد مکه شد و با طواف وداع یا عمره‌ مفرده ما ذی‌الحجه، بدون تبدیل نیّت، از مکه خارج‌ شد.

 

بیان مطلب از منظر تاریخ

امام (ع)، پیش از حرکت از مدینه به‌سوی مکه، در عالم خواب از پیـامبر اسـلام شنیده‌ بود که فرمود:

«یا حسین کانک قریب اراک مقتولا مذبوحا بارض کرب و بلا: گویا به همین زودی می‌بینم که در سرزمینی با نام کربلا کشته و ذبح می‌شوی [9] ».

امام حـسین (ع)، بیست‌وپنج بار‌ خانه‌ خدا را زیارت کرد که آخرین بار آن در سال‌ 60 هجری بود و در سال 57 یا 58 هجری بود که در کنار «جبل الرحمه» دعای عرفه را انشاء فرمود.

آن حضرت‌ در شب 27 رجب سال 60هجری، از میقات مسجد شـجره، به‌صورت‌ عمره مفرده، عازم مـکه شد و در سوم شعبان به مکه رسید. بعد از اعمال عمره مفرده، مکه را پایگاه خود قرار‌ داد‌ و ماه شعبان، رمضان، شوال، ذی العقده و هفت‌ روز‌ از‌ ذی‌الحجه را در مکه می‌گذراند و مردم نیز گروه‌گروه با ایشان دیدار می‌کردند؛ حتی عبدالله بـن‌ زبیر، در جـماعت امام شرکت می‌کرد[10].

کوفیان پس‌ از شنیدن ماجرای مخالفت امام با یزید، او را‌ به‌ عراق دعوت کردند؛ ازاین‌رو، امام (ع)، «مسلم بن عقیل» را در 15 رمـضان ‌ ‌سـال 60، به کوفه اعزام کرد تا اگر مردم خواهان او هستند، عازم‌ عراق‌ شود. خطاب‌ به او فرمود:

«و ان رایت النـاس مـجتمعین عـلی بیعتی فعجل‌ لی بالخبر حتی اعمل علی حسب‌ ذلک: اگر دیدی که مردم در بیعت کردن با من یـکپارچه‌اند، به‌سرعت خبر آن‌ را‌ به‌ من‌ برسان تا بر اساس آن اقدام کنم».

مسلم بن عقیل، پنجم شوال به کـوفه‌ رسید‌ و بعدازاینکه حـدود 18 هـزار نفر با او بیعت کردند، با فرستادن نامه‌ای به امام (ع) از حضرت‌ خواست‌ که‌ سریعاً به کوفه بیاید[11].

با نزدیک شدن موسم حج که مسلمانان و حجاج‌ گروه‌گروه‌ وارد مکه می‌شدند، در آستانه روز ترویه آن حضرت تصمیم گرفت که به‌سوی عراق حرکت کند. امام (ع) قبل از‌ حرکت، این‌ خطابه‌ را در میان خاندان بنی‌هاشم و گروهی از شیعیان خویش ،که در مدت اقامت‌ آن‌ حضرت در مکه، بدو پیوسته بودند بیان کرد:

«سپاس برای خداست، آنچه خداوند بخواهد همان خواهد شد‌ و هیچ‌ نیرویی‌ حکم‌فرما نیست، مگر بـه اراده خداوند؛ مرگ بر انسان‌ها لازم گردیده، همانند گردنبند که لازمه گردن دختران است و‌ من‌ به دیدار نیاکانم، آن‌چنان اشتیاق که یعقوب به‌ دیدار یوسف اشتیاق داشت و برای من، قتلگاهی معین‌ شده‌ است‌ که در آنجا فرود خواهم آمد و گویا بـا چـشم خود می‌بینم که درندگان بیابان‌ها (لشکریان کوفه) در سرزمینی‌ در‌ میان نواویس و کربلا اعضای مرا قطعه‌قطعه و شکم‌های گرسنه خود را سیر‌ و انبان‌های‌ خالی خود را پر می‌کنند. از پیش آمدی که با قلم قضا نوشته شده اسـت، چاره و مـفری‌ نیست، بر‌ آنچه‌ خدا راضی است، ما نیز راضی و خوشنودیم. در مقابل بلا و امتحان الهی صبر‌ و استقامت می‌ورزیم که اجر صبرکنندگان را به ما عنایت خواهد کرد. میان پیامبر و پاره‌های تن وی (فرزندانش) هیچ‌گاه‌ جدایی‌ نـخواهد افـتاد و در بـهشت‌ برین در کنار او خواهند بود؛ زیرا آنان وسـیله‌ خـوشحالی‌ و روشـنی چشم پیامبر بوده و وعده او (استقرار‌ حکومت‌ الله) نیز، به‌وسیله آنان تحقق خواهد یافت.»

امام صادق (ع):  حسین بن‌ علی (ع) روز‌ ترویه به‌سوی‌ عراق رفت؛ درحالی‌که به عمره مفرده مـحرم شـده بود

 

امام (ع)، سخنانش را با‌ این‌ جمله پایان داد:

«الا و من کان فینا باذلا مهجته مـوطنا لقـاء الله نـفسه‌ فلیر حل معنا فانی راحل مصبحا ان‌ شاء‌ الله؛ آگاه بـاشید! هریک‌ از‌ شما‌ که حاضر است در راه ما‌ از‌ خون خویش بگذرد و جانش را در راه شهادت و لقای پروردگار نثار‌ کند، پس‌ آماده حرکت با ما بـاشد کـه‌ مـن‌ فردا صبح حرکت خواهم‌ کرد‌ ان شاء الله[12] نیز، به‌وسیله آنان‌ تحقق‌ خـواهد یافت».

در اینجا توجه به چند نکته ضروری است:

1.       امام (ع) از ابتدا‌ تصمیم‌ داشت از مکه خارج شـود و از‌ شـهادت‌ خـود‌ در‌ کربلا، مطلع بود و در‌ روز هشتم ذی‌الحجه که حُجاج عازم منی و عرفات بودند، مکه را به‌سوی عراق ترک کردند.

2.       حرکت امـام‌ از‌ مـدینه بـه مکه، در ماه‌های عمره مفرده یعنی‌ ماه‌های‌ رجب‌ و شعبان‌ صورت‌ گرفته‌ است و نه در ماه‌های حـج، یعنی شـوال، ذی‌القعده و ذی‌الحجه.

3.       امام (ع) سه روز قبل از حرکت، با «ابن عباس» و «محمد حنفیه» و دیگران گفتگوهایی‌ داشته‌اند؛ آنان اصرار می‌کردند که امـام (ع) از‌ رفـتن بـه عراق منصرف شود[13] آن حضرت به ابن عباس گفتند: «انی قد اجمعت المسیر فی احد یـومی‌ هذین إن شـاء الله: تصمیم گرفته‌ام در این یکی دو روز، به‌جانب عراق حرکت کنم ان‌ شاء‌ الله» [14]، همچنین امـام (ع)، در روز هـفتم، یعنی یک روز قبل از حرکت، گفتند: «فانی راحل مصبحا ان شاء الله: من فردا صبح حرکت خواهم کرد ان شاء الله»[15] از ایـن گـفتگوها فهمیده می‌شود که امام (ع)، خود را برای‌ حج‌ آماده نکرده‌ است؛ بلکه مقدمات سفر به عـراق را آمـاده کـرده است.

4.      با توجه به سخن امام صادق (ع) که گفته‌اند: «حسین بن علی (ع)، روز ترویه به‌سوی عراق رفت؛ درحالی‌که‌ به‌ عمره مـفرده مـحرم شده بود»، معلوم‌ می‌شود‌ که امام (ع)، قصد عمره تمتع نکرده بود تنها به خـاطر احـترام کعبه، عمره مفرده بجا آورده بود؛ زیرا اگر امام در ماه‌های حج محرم به احرام عمره تمتع‌ شده‌ بود، باید برای بـستن احـرام‌ به‌ یکی‌ از مواقیت پنچگانه‌ می‌رفت و در یکی از آن میقات‌ها احرام می‌بست؛ نه در «ادنی‌ الحل». این مطلب، یعنی حضور در مواقیت خـمسه کـه فرسنگ‌ها از مکه فاصله دارد، نه‌ در تاریخ آمده و نـه در جـوامع‌ روایی ذکر شده است.

5.        اگر امام (ع)، محرم به احرام حج شـده بـود، باید مانند سایر مردم در بعدازظهر روز هشتم و روز ترویه، در مسجدالحرام، احرام می‌بست. درحالی‌که امام چـند روز قـبل از حرکت، به‌طور غیررسمی‌ و در‌ روز هفتم بـه‌طور رسـمی اعلام کـرده بـود کـه صبح هشتم‌ عازم عراق هستم و با ایـن اعـلام جایی‌ برای حکم مصدود باقی نمی‌ماند؛ چنین مطلبی‌ در تاریخ یا حدیث نیامده است. چنانچه فـتوای‌ فـقیهان‌ این‌ است که اگر کسی احـرام‌ عمره یا حج را بست و بعدازآن دشمنی یا کسی دیگر، او را ‌‌از‌ رفتن بـه مـکه یا رفتن به‌ عرفات منع کند و راه دیگری نباشد، می‌تواند در‌ همان‌ محل‌ که ممنوع شده، یک شـتر یـا یک گاو یا یک گوسفند قـربانی کـرده و بـعد از تقصیر، از احرام‌ خـارج شـود[16].

لازم به‌ ذکر است که مبنای‌ این‌ فتوا، حدیث سوم و ششم باب اول از «ابواب الاحصار و الصـد» جلد یـازدهم وسایل الشیعه است.

6.      آنچه از شیخ مفید و دیگران نـقل شـده، این است کـه امـام (ع)، قبل از حـرکت، خانه خدا را زیارت کرد و سـعی‌ بین صفا و مروه کرد و آن را عمره مفرده قرار داد و از احرام خارج شد و هیچ اشاره‌ای به قربانی کـردن شـتر یا گوسفند نشده است تا قـرینه‌ای‌ بر مـصدود بـودن‌ باشد.

7.       امام (ع)، چون عازم عراق بوده اسـت، به احـترام کـعبه و حـلول مـاه نـو (ذی‌الحجه)، شب یا صبح هشتم، به ادنی الحل رفته و به احرام عمره مفرده، محرم شده و قبل‌ از حرکت‌ به‌سوی عراق، اعمال خود را به اتمام رسانده و از احرام خارج‌شده است؛ چنانکه‌ امام صادق (ع) با اسـتناد به فعل امام حسین (ع) بیان داشته‌اند: «و لا بأس بالعمره فی‌ ذی الحجه لمن لا یرید‌ الحج» و‌ در‌ عبارت دیگر می‌فرماید: «و قد اعتمر‌ الحسین (ع) فی‌ ذی‌ الحجه» که‌ به‌زودی درباره آن سخن خواهیم گفت.

8.       دقت در گفتار «ابو مخنف کوفی» (م 751 ه.ق)، از مورخان مـشهور شـیعه، قول ما را تائید می‌کند. أبو مخنف‌ به‌ سند‌ خود از «عبدالله بن سلیم» و «المذری»‌ به‌ المشمعل‌ الاسدیین که به‌عنوان حج از کوفه به مکه آمده بودن، نقل می‌کند که گفتند: فطاف‌ الحسین بالبیت و بین الصفا و المـره‌ وقـص‌ من شعره و حل من عمرته ثم توجه نحو الکوفه و‌ توجهنا نحو الناس إلی منی[17] یعنی: «حسین (ع) بر گرد خانه خدا و بین صفا و مروه طواف کرد و کـمی‌ از‌ مـوی‌ خود را چید و از عمره خود بیرون آمـد. آنگاه به‌سوی کوفه‌ روان‌ شد و ما همراه مردم به منا رو کردیم».

«ابن جریر طبری» (م 013 ه.ق) نیز روایت ابو مخنف‌ را‌ در‌ کتاب خود آورده است[18] چنانکه که ملاحظه می‌شود، در روایت ابو مـخنف هـیچ اشاره‌ای‌ به‌ تبدیل‌ حـج بـه‌ عمره مفرده نشده است.

 

بیان مطلب از منظر روایات

روایت اول، «صحیحهء ابراهیم بن عمر الیمانی»‌ از‌ امام‌ صادق (ع) است؛ بدین قرار: «أنه‌ سئل عن رجل خرج فی أشهر الحج معتمرا ثم خرج إلی بلاده؟ قال لا بأس‌ و إن حج من‌ عامه ذلک و أفرد الحج فلیس علیه دم و إن الحـسین بـن‌ علی (ع) خرج‌ یوم‌ الترویه إلی‌ العراق و کان معتمرا»[19]؛ یعنی: «از امام صادق (ع) درباره‌ کسی سؤال شد که در ماه‌های حـج، عمره مـفرده‌ بـه‌جا‌ آورده، سپس به شهر خود بازگشته است. امام فرمود: جایز است و اگر در همان سال‌ حج‌ بجا آورد و حج افراد انـجام‌ دهد بر‌ او‌ قربانی‌ واجب نیست و در ادامه گفتند: حسین بن‌ علی (ع) روز‌ ترویه به‌سوی‌ عراق رفت؛ درحالی‌که به عمره مفرده مـحرم شـده بود».

حدیث دوم صحیحه‌ یا‌ مصححه «معاویه بن عمار» است؛ به‌ این‌ صورت: «قال: قلت لابی‌ عبدالله (ع): من‌ این‌ افتراق المتمتع و المعتمر؟ فقال: «إن المتمتع مرتبط‌ بالحج‌ و المعتمر إذا فرغ منها ذهب حیث شاء و قد اعتمر الحسین (ع) فی ذی‌ الحجه‌ ثم راح یـوم‌ الترویه إلی العراق و الناس یروحون إلی منی و‌ لا‌ بأس بالعمره فی ذی الحجه‌ لمن‌ لا یرید الحج‌»[20]0 یعنی: معاویه بن عمار می‌گوید: به امام‌ صادق (ع) عرض کردم فرق بین تمتع و مفرده چیست ؟ فرمودند:هرکه عمره مفرده را انجام می‌دهد‌ هنگامی‌که آن را به پایان‌ رساند، می‌تواند‌ به‌ هر جا که بخواهد‌ بـرود‌ و امـام حسین (ع) در‌ ذی‌الحجه عمره مفرده بجا آورد؛ سپس در روز ترویه، به عراق رفت؛ درحالی‌که مردم به‌سوی منا‌ می‌رفتند‌ و کسی که نمی‌خواهد حج به‌جا‌ آورد، جایز‌ است که‌ در‌ ماه‌ ذی‌الحجه، عمره مفرده انجام‌ دهد.

این دو روایت که ازنظر سـند صحیح است، به‌طور صریح، دلالت می‌کند که امام‌ حسین (ع) در ماه ذی‌الحجه‌ به‌ عمره مفرد محرم شده و آن‌ را‌ به‌ اتمام‌ رسانده‌ است و هیچ دلالتی‌ بر‌ تبدیل نیت ندارد.

امام حسین (ع) محرم به احرام حج نبوده تا آن را به عمره مفرده‌ تبدیل کرده‌ باشند. بلکه‌ امام (ع) با عمره مفرده وارد مکه شده و با عمره مفرده ماه ذی‌الحجه از‌ مکه‌ خارج‌شده است

 

رأی فقیهان

در ادامه و به‌عنوان حسن خـتام، لازم اسـت به رأی فقیهان که‌ متکی‌ بر‌ روایات‌ صحیحه است، اشاره کنیم:

1.       «سید محسن حکیم» در کـتاب مـستمسک العـروه می‌نویسد:

«و أما‌ ما‌ فی بعض کتب المقاتل: من أنه (ع) جعل عمرته عمره مـفرده، مما مفرده «مما یظهر منه‌ أنها کانت عمره تمتع و عدل بها إلی الافراد. فلیس مما یصح التعویل‌ علیه‌ فی مقابل‌ الاخبار المذکوره التـی رواهـا‌ أهـل‌ الحدیث»[21] یعنی: با تکیه بر آنچه در بعضی از کتاب‌های مقاتل آمده است که امـام (ع) عمره خـود را عمره مفرده قرار داد یعنی محرم به عمره تمتع شده بود‌ و نیت خود را به‌ مفرده‌ تبدیل کـرد، در بـرابر دلالت احادیثی که محدثان نقل کرده‌اند، صحیح نیست».

همان‌طور که ملاحظه می‌شود، حکیم، روایات را بر نقل تاریخ ترجیح مـی‌دهد و قـول‌ تبدیل نـیت از عمره تمتع به مفرده را نمی‌پذیرد.

2.       مرحوم «آیه الله‌ خوئی»‌ در کتاب الحج می‌گوید:

«قد دل بعض النصوص المعتبره علی جـواز الخـروج حـتی یوم الترویه مثل صحیحه ابراهیم بن عمر الیمانی،...؛ و فی الروایه و ان لم یصرح بجواز الخروج یوم التـرویه و لکـن‌ یظهر‌ من استشهاد‌ الصادق (ع) بقضیه خروج الحسین (ع) ان ذلک من باب تطبیق‌ الکبری علی الصغری و ان خروجه (ع) یوم الترویه کـان جـائزا فـی‌ نفسه و استشهاده بفعل‌ الحسین (ع) دلیل علی جواز الخروج سواء کان الحسین (ع) مضطرا کما فی‌ کتب‌ المقاتل‌ و التواریخ أم لا و أوضـح مـن ذلک دلاله معتبره معاویه بن عمار...؛ و الحاصل: لا ریب فی ان المستفاد من ‌‌الخبرین‌ ان خروج الحسین (ع) مضطرا کـما فـی کـتب‌ المقاتل و التواریخ أم لا؛ و أوضح من ذلک‌ دلاله‌ معتبره‌ معاویه بن عمار...؛ و الحاصل: لا ریب فی ان المستفاد من الخبرین ان خـروج الحـسین (ع) یوم الترویه کان‌ علی طبق‌ القاعده لا لاجل الاضطرار و یجوز ذلک لکل أحد و ان لم‌ یکن مـضطرا»[22].

مضمون گـفتار‌ آیـه‌ الله خوئی این است که خارج شدن از مکه در روز ترویه جایز است و استشهاد امام صادق (ع) به قضیه خروج امـام حـسین (ع)، دلیل بـر جواز خروج از مکه در روز ترویه است و این‌ استشهاد از باب تطبیق کبری بر صـغری اسـت. همچنین‌ مستفاد از خبر ابراهیم بن عمر یمانی و معاویه بن عمار این است که خروج امام حسین‌ (ع) در روز ترویه، بر طبق قـاعده بـوده است؛ نه به‌ سبب‌ اضطرار که در کتاب‌های تاریخی‌ و مقاتل آمده است.

3.       «آیه الله گلپایگانی» در کتاب البـیع می‌نویسد:

« و ظـاهر الروایه (صحیحه معاویه بن عمار) أن فعل الحسین (ع) کان لاجـل جـواز الخروج مـن مکه فی أیام الحج بعد الفرغ‌ مـن‌ العـمره المفرده لا أنه صدر ذلک منه علیه‌ السلام لاجل الضروره بقرینه ذیل الروایه المصرح بجواز الخروج فـی ذی الحـجه بعد العمره لمن لا یرید الحج فـان قـوله (ع): و لا بأس بـالعمره‌ المـراده أنه یجوز له الاکتفاء بالعمره و الخروج مـن مـکه و لا یلزمه الاتیان بالحج بأن کان فی ذی الحجه[23]».

4.      مضمون گفتار مرحوم محقق نجفی در جواهر الکـلام و مـحقق بحرانی‌ در‌ الحدائق‌ و‌ محقق سبزواری در ذخیر المـعاد‌ و آیت‌ الله حکیم و آیت الله خـوئی و آیـت الله‌ گلپایگانی این است که مـستفاد از ظـاهر روایت معاویه بن عمار، خروج امام حسین (ع) از مکه‌ به‌ عراق‌ در روز ترویه از باب اضطرار نبوده اسـت؛ بلکه‌ از‌ بـاب جواز خروج در ایام حج‌ می‌باشد[24].

گرچه «فاضل هـندی» در کـشف اللئام و «مـحقق طباطبائی» در ریاض المـسائل، آن را حـمل‌ بر‌ ضرورت‌ کرده‌اند[25].

 

نتیجه:

نقل‌های تاریخی، از حـیث سـند مورد بررسی کارشناسانه دانشمندان رجال قرار‌ نمی‌گیرد و معمولاً مستند به قول معصوم نیست و در اصـطلاح عـلم درایه آن را مقطوع می‌نامند و نزد محدثان‌ شـیعه‌ و غـالب اهل سـنت، به جـهت عـدم اتصال سند به مـعصوم ضعیف‌ شمرده می‌شود.

روایات جوامع‌ حدیثی که هم سخن معصوم است و هم سند آن مورد بررسی‌ کارشناسانه دانشمندان رجال قـرار مـی‌گیرد، درصورتی‌که‌ ازنظر علم رجال و علم درایـه‌ معتبر بـاشد، حجت اسـت و تـکیه‌گاه و مـستند‌ قول‌ فقیهان‌ قـرار می‌گیرد.

استناد بـه عمل امام حسین (ع) به‌عنوان یک سنت عملی، قاعده‌ای فقهی است و از ظاهر‌ کلام‌ فقها‌ استنباط می‌شود که هـیچ فـقیهی از قدما و متأخرین و معاصرین، تبدیل حج تمتع را به عـمره مـفرده جـایز نـمی‌داند و عـدم جـواز، به معنای بی‌اعتبار بودن قول شهرت‌ یافته‌ می‌باشد.

به نظر نگارنده، امام حسین (ع) محرم به احرام حج نبوده تا آن را به عمره مفرده‌ تبدیل کرده‌ باشند. بلکه‌ امام (ع) با عمره مفرده وارد مکه شده و با عمره مفرده ماه ذی‌الحجه از‌ مکه‌ خارج‌شده است؛ چنانکه از روایات ابراهیم بن عمر یمانی و معاویه بن عمار به‌صراحت استفاده می‌شود.