دربارۀ اینکه چرا شمر گلوی مبارک امام حسین (ع) را از جلو نبرید، با توجه به نقل‌هایی که برای چگونگی شهادت امام حسین (ع) وارد شده، می‌توان چند احتمال داد:

1. افراد دیگری -غیر از شمر- که می‌خواستند نزدیک امام حسین (ع) شوند و او را به شهادت برسانند، همین که امام به آنها نظری می‌افکند، تنشان می‌لرزید و شمشیر از دستشان می‌افتاد؛ برخی از مورّخان متأخّر و معاصر به نقل از ابومخنف گفته‌اند: اولین شخصی که با شمشیر کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین (ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را رعده‌اى گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و ‏گفت: «معاذ اللّه که من خداى را ملاقات کنم و ذمۀ من مشغول به خون حسین باشد».[1]

همچنین در ادامه به نقل از ابو مخنف گفته‌اند: سنان بن أنس با شماتت و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه شود! چرا از قتل او دست بازداشتى و روى برداشتی؟»

شبث گفت: «چون چشم بگشود و مرا نظاره کرد، چشم‌هاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید».

سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او شایسته‌‌تر از تو هستم».

سنان شمشیر را برداشت و به سمت امام حسین (ع) رفت. هنگامی که نزدیک شد، رعدی عظیم او را فرا گرفت و سخت بترسید، چنان‌که شمشیر از دست او افتاد و گریخت. شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟»

سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، شجاعت پدر او یادم آمد. پس گریختم».

خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام (ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد.[2]

شمر گفت: «چه مردم ترسویی هستید! هیچ‌کس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینۀ حسین (ع) نشست.[3]»

در برخی منابع جزئیات این حادثه بیان نشده است و فقط به ترس و لرزش این افراد از هیبت و عظمت امام حسین (ع) اشاره شده است؛[4] بنابر این، اصل ترس افرادی مانند سنان بن انس پذیرفتنی است.[5]

شاید با توجه به این جریانات، برای اینکه شمر ملعون به عاقبت این افراد دچار نشود، سر امام حسین (ع) را از پشت برید تا چشم او به چشم امام حسین (ع) نیفتد.

2. علامه مجلسی می‌نویسد: در بعضى از کتاب‌های معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «...پیامبر اسلام (ص) پیشانی و گلوى امام حسین (ع) را زیاد می‌بوسید».[6]

همچنین به نقل از کتاب «معدن البکاء فی مقتل سیدالشهداء»[7] آمده است: شمر خواست سر امام حسین (ع) را از گلو جدا کند، ولى شمشیرش نبرید، امام حسین (ع) فرمود: «واى بر تو! آیا می‌پندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا (ص) بر آن فراوان‏ بوسه زد می‌برد؟» شمر (برآشفت و) آن‌حضرت (ع) را به رو افکند و سر مطهرش را از قفا جدا کرد؛[8] ولی این بخش از سخن امام حسین (ع) که «آیا می‌پندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا (ص) بر آن فراوان‏ بوسه زد می‌برد؟»، پیش از شهادت و هنگام نشستن شمر بر سینۀ امام حسین (ع)، در منابع و مقاتل معتبر[9] ذکر نشده است. به‌هرحال، با فرض پذیرش این نقل، چون گلوی امام حسین (ع) مکان بوسه پیامبر اسلام (ص) بوده، شمر سر امام حسین (ع) را از پشت برید.

به‌هرحال، نمی‌توان به‌طور قطعی گفت: علت اصلی بریدن سر امام حسین (ع) از قفا همان است که در برخی کتاب‌ها نوشته‌شده است؛ زیرا بخش‌هایی از نقل‌های ذکرشده، در مقاتل و منابع تاریخی مربوط به نهضت و قیام امام حسین (ع) نیامده است. به همین جهت؛ نمی‌توان میان علت بریده شدن سر امام حسین (ع) از قفا با این نقل‌های متفاوت ارتباط برقرار کرد و یک نتیجۀ قطعی گرفت. موارد یادشده فقط یک احتمال است.