زیارت اربعین مورد توجه و عنایت معصومین بوده است در حدیثی از امام حسن عسگری «زیارت اربعین» به‌عنوان یکی از نشانه‌های مؤمن شمرده شده.[1] بنابراین از آن جهت که امام عسگری (ع) زیارت روز اربعین را از ویژگی مؤمن می‌شمارد مشخص می‌گردد که زیارت اربعین تنها یک عمل از باب استحباب نیست بلکه معارف عمیق اعتقادی شیعه را بیان می‌دارد که هر انسان مؤمنی باید به آن‌ها معتقد باشد.

امام صادق در زیارت‌نامه روز اربعین نحوه و چگونگی زیارت را مشخص کرده‌اند. شیخ عباس قمی در مفاتیح‌الجنان و علامه مجلسی در زادالمعارف متن زیارت‌نامه را آورده‌اند. با بررسی زیارت‌نامه روز اربعین که از سوی امام صادق (ع) نقل‌شده می‌توان اهمیت این زیارت را بری شیعیان دریافت. با خواندن زیارت‌نامه روز اربعین می‌توان از سِر و راز این موضوع که چرا اربعین حسینی تا این اندازه از اهمیت برخوردار است پی برد. هرچند زیارت اربعین که از امام صادق (ع) نقل‌شده است؛ بسیار طولانی نیست، اما دربرگیرنده محتوایی عمیق و ژرف است که می‌توان در آن ابعاد متعدد و متفاوتی از اربعین را درک کرد.

گواهی می‌دهیم که حضرت سیدالشهدا بی‌دریغ خیرخواهی کرد و خون قلب خویش را بذل نمود برای اینکه عباد حق‌تعالی را از جهالت و حیرت گمراهی نجات دهد.

    در ابتدای زیارت اربعین امام حسین را این‌گونه می‌خوانیم: «السَّلَامُ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلَامُ عَلَی خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلَامُ عَلَی صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلَامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ» صفاتی که امام صادق (ع) به‌وسیله آن سیدالشهدا را مورد خطاب قرار می‌دهد؛ به شیعیان منزلت و مقام امام حسین را یادآوری می‌کند. سه صفت حَبِیبِ الله و خَلِیلِ اللَّهِ و صَفِیِّ اللَّهِ که امام صادق (ع) به‌وسیله آن سیدالشهدا (ع) را توصیف کرده سه وصفی است پیامبران الولعزم همچون محمد مصطفی ابراهیم و آدم به آن‌ها مفتخرند. پیامبران اولوالعزم برای آگاهی بخشی و هدایت مردم از تاریکی‌ها به سمت نور بی‌دریغ خیرخواهی کرده و از هیچ تلاشی فروگذاری نکردند ما نیز در ادامه زیارت اربعین امام حسین را این‌گونه مورد خطاب قرار می‌دهیم که: «...وَ مَنَحَ‏ النُّصْحَ‏ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ ...»؛ گواهی می‌دهیم که حضرت سیدالشهدا بی‌دریغ خیرخواهی کرد و خون قلب خویش را بذل نمود برای اینکه عباد حق‌تعالی را از جهالت و حیرت گمراهی نجات دهد.

 

رسول خدا امت مردم را از حیرت گمراهی و تاریکی جهالت نجات داد. رسالت رسول اکرم (ص) تعلیم کتاب و حکمت از یک‌سو تزکیه نفوس مردم از سوی دیگر بود تا هم جاهلان را عالم نماید و هم گمراهان را هدایت کند و در نتیجه، جهل علمی و جهالت عملی را از جامعه جدا سازد. همین دو هدف در متن زیارت اربعین سالار شهیدان (ع) تعبیه شد و گفته شد که هدف اساسی سالار شهیدان نیز تعلیم و تزکیه مردم بوده است و در این راه، هم از طریق بیان و بنان اقدام کرد و هم از راه بذل خون جگر که جمع میان این راه‌ها از ویژگی‌های ممتاز آن حضرت (ع) است.

 به عبارت دیگر رسول اکرم مردم را از تاریکی بت‌پرستی نجات داد و هدایت به سمت خداپرستی نمود اما بعد از شهادت ایشان معارفی که رسول خدا برای تثبیت آن‌ها بسیار زحمت کشیده بود توسط سقیفه منحرف گشت که اباعبدالله با خون خود انحراف به وجود آمده را به راه اصلی بازگرداند و عباد خداوند را از جهل و گمراهی نجات داد و سنت‌های جدش را دوباره احیا کرده و راهی برای تمسک شیعیان پدرش به دین الهی باقی گذارد.

 بزرگداشت اربعین به‌اندازه روز عاشورا با اهمیت و قابل توجه است؛ چراکه در آن معنای انتظار و عدم رضایت نسبت به ظلم‌هایی که بر اهل‌بیت روا داشته شده است بیان می‌شود.

یکی دیگر از جنبه‌های اعتقادی روز اربعین برائت از دشمنان اهل‌بیت است. بدیهی است انسان هر که را دوست بدارد از دشمنان او فاصله می‌گیرد قرآن کریم در آیات متعددی به این اصل، تصریح نموده می‌فرماید: «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآْخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ» کسی را که به خدا و قیامت ایمان دارد نخواهی یافت که با دشمن خدا و پیامبر دوستی نماید [2]. لذا، شرط صحت ولایت اهل‌بیت، دشمنی با کسانی است که غاصب حق خلافت آنان بوده، آنان را آزار داده، به قتل رسانیده، فضائل آنان را انکار کرده‌اند. رسول خدا (ص) در روایتی در شأن حضرت علی (ع) که اهل سنت نیز نقل کرده‌اند، فرمودند: «لا یقبل الله ایمان عبد إلاَّ بولایته والبراءه من أعدائه»: خداوند ایمان هیچ کسی را نمی‌پذیرد مگر اینکه او به ولایت حضرت علی معتقد بوده، از دشمنان او بیزار باشد[3]. امام صادق (ع) نیز در فرازی از این زیارت‌نامه می‌فرماید: «اَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّی اَتَاکَ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّه سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ»؛ همانا شهادت می‌دهم تو به عهد خداوند وفا کردی و در راه او جهاد کردی تا اینکه به مقام یقین رسیدی پس خداوند لعنت کند کسانی را که تو را کشتند و به تو ظلم کردند؛ و خداوند لعنت کند کسانی را که این موضوع را شنیدند و به آن راضی شدند».
     در حقیقت اصل و بنیان روز اربعین را با توجه به این فراز زیارت‌نامه می‌توان ابراز برائت از دشمنان آل علی (ع) دانست؛ در واقع عزاداری روز اربعین بدین معنا است که شیعیان نسبت به ظلم صورت گرفته موضعی آگاهانه داشته و نسبت به ظلم جورهایی که در طول تاریخ در حق آنان گشته آگاه‌اند.

 بزرگداشت اربعین به‌اندازه روز عاشورا با اهمیت و قابل توجه است؛ چراکه در آن معنای انتظار و عدم رضایت نسبت به ظلم‌هایی که بر اهل‌بیت روا داشته شده است بیان می‌شود. جریان یافتن این نگرش خاص در میان شیعیان سبب حیات تفکر شیعی و زنده ماندن روح عاشورا در میان اعصار و زمان‌ها می‌شود تا آنجا که می‌توان از آن به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین معیارهای دین‌داری نام برد. امام صادق (ع) در فرازی از زیارت‌نامه این‌گونه می‌فرماید: «اللَّهُمَّ إِنِّی اُشْهِدُکَ اَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ» کلمه «اُشْهِدُکَ» که در این فراز به کار برده شده است معنایی فراتر از «اَشْهَدُ» که در فراز قبلی به کار برده شده، دارد؛ «اَشْهَدُ» تنها به معنای آن است که «شهادت می‌دهم» اما کلمه «اُشْهِدُکَ» که به باب افعال رفته است به معنی آن است که «من تو را شاهد می‌گیرم، تو را گواه می‌گیرم». بنابراین ترجمه این قسمت از زیارت‌نامه معنایی بسیار قابل تأمل دارد؛ چراکه امام صادق (ع) می‌فرماید: «خداوندا من تو را گواه می‌گیرم که دوست دارم هرکس که او را دوست داشته باشد و دشمن می‌دارم دشمنان آن حضرت را».

اربعین را می‌توان یکی از مهم ترین و مناسب ترین بسترهای مهم تاریخی و اعتقادی شیعه دانست که در آن فرصتی مناسب برای تجدید عهد با تمامیت و کلیت اعتقادات بنیادین شیعه دانست.


     زیارت اربعین نه‌تنها اشاره‌ای واضح و مستقیم به ائمه بعدی از صلب سیدالشهدا می‌کند، بلکه با صراحت مسئله رجعت و ظهور و انتقام روز عاشورا را بیان می‌دارد. روز اربعین را می‌توان خلاصه تاریخ اعتقادی سیاسی تشیع دانست که به قیام و نهضت حضرت مهدی (عج) ختم می‌شود. امام صادق زیارت‌نامه روز اربعین را با مفاهیمی همچون رجعت و اعلام آمادگی برای نصرت و یاری ائمه به پایان می‌رساند.
«بِإِیَابِکُمْ‏ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ اَمْرِی لِاَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّه حَتَّی یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ»؛

به رجعت شما ایمان دارم؛ شریعت من و ختم کارهای من به هدایت شما است و خواسته قلبی در مقابل خواسته قلبی شما تسلیم است و در تمام امور پیرو شما هستم و برای یاری دادن شما آماده‌ام تا خداوند اذن دهد پس من با شما هستم و نه همراه دشمنان شما.
     کلمه «ایاب» در اینجا به معنای رجعت و بازگشت امام حسین (ع) بعد از عصر حکومت حضرت قائم اشاره دارد که از اعتقادات شیعی است. در فراز آخر زیارت‌نامه به انتظار برای ظهور امام زمان (عج) اشاره شده است تا آنجا که با توجه به محتوای زیارت‌نامه می‌توان روز اربعین را روز تجدید عهد با امام زمان (عج) دانست و این که شیعیان آمادگی خود را برای نصرت و یاری آن حضرت اعلام می‌دارند. روز اربعین را می‌توان گرهی وصل کننده ما بین قیام عاشورا و ظهور منتقم آل محمد دانست.

اربعین را می‌توان یکی از مهم ترین و مناسب ترین بسترهای مهم تاریخی و اعتقادی شیعه دانست که در آن فرصتی مناسب برای تجدید عهد با تمامیت و کلیت اعتقادات بنیادین شیعه اعم از ایمان به چهارده معصوم و دوست داشتن آنان و برائت از دشمنان آنان دانست.
     با توجه به محتوای عمیقی که روز اربعین در خود جای می‌دهد می‌توان نسبت به سخن امام حسن عسگری (ع) فهم بیشتری پیدا کرد که چرا زیارت روز اربعین از علائم مؤمنین است؛ زیرا زیارت اربعین اعتقاد قلبی شیعیان را بیان می‌دارد. به بیانی دیگر زیارت اربعین آن چیزهایی که هر مؤمنی باید قلبا بدانها معتقد باشد تا در زمره مؤمنینی درآید را بیان می‌دارد. هر چیزی که در زمان غیبت اعتقاد به آن ممکن است در میان جوامع ایمانی سست و کم‌رنگ شود. زیارت اربعین یعنی مرور نمودن آن معتقداتی که هر شیعه‌ای باید تا زمان ظهور با خود همراه داشته باشد و زیارت اربعین در حقیقت تجدید عهد است. عهدی که باید تا زمان ظهور شیعیان بر آن باقی بمانند.