صبح روییده است، صبحی پُر امید،

به عرش آسمان رخشنده تر خورشید می تابد،

نسیم صبحگاه بر شاخسار نخلستان می وزد،

و پرندگان از فراز نخل های فرات به پرواز می آیند،

علقمه پُر آب شده است و آب آن جاری،

و ملائک گِرداگِرد حَرم به پیشواز، بال گشوده و به صف شده اند،

از اقیانوس ژرف محمّد، رحمت العالمین، از بلندای هفت آسمان،

رحمت گسترده اش همچو باران می بارد بر زمین.

علی امیرالمومنین، صراط را بر پهنۀ آسمان حَک کرده است، راه را روشن کرده است،

جای جای زمین و هفت آسمان را ولایت می کند.

مادر مهربان از فراز هفت آسمان، نصرت اش را بر زمین گسترده است،

نصرتِ فاطمه شامل و کامل است، زمین و زمان را در بر گرفته است،

محشری در کربلا برپا شده است، دشت کربلا نور باران است،

کربلا نه، تمام پهنۀ زمین پُر نور است،

چون که خلیفۀ الله، احیاگر دین رسول الله، قافله سالار ما رُخ نموده است،

قافله سالار آمده است تا اُمّت رسول را احیاء کند،

از هرطرف، از هر جهت، از هر مسیر که به کربلا آیی غوطه ور در نور می آیی،

از سرتاسر زمین، دریای بیکران نور سوی کربلا در جریان است،

اربعین است، اربعین حسین،

قافله سالار ما بار دِگر رُخ نموده است.

مردمان، پیر و جوان، زن و مرد،

از هر قوم و هر نژاد،

از هر بِلاد کوچک و بزرگ. دور و نزدیک،

شیعه و سُنی و مسیحی و پیروان یحیی،

محبین و پاک طینتانِ دوستدار حق،

رنگ و طرح و نقش را در دریای نور، از خود پاک کرده،

تن و جان در دریای بیکران نور، شستشو داده و سوی حسین می آیند،

همه بی ادعا و بی ریا، همه بی رنگ می آیند،

رنگ و طرح و نقشِ ناجور، دِگر جایی ندارد،

دین و مذهب و قوم و نژاد و رنگ پوست، دِگر معنایی ندارد،

همه گویی یک پیکراند، آمیخته با نور حسین،

همه در برابر چشم خدا، و خدا ناظر است،

و خدا از کار خلیفهالله بر زمین، به خود بالید و به ملائک نازید،

گفت : ای ملائک من در آسمانها و زمین،

جبرییل و میکاییل و اسرافیل و عزراییل،

ای جنیان روی زمین،

فهمیدید که سجده بر آدم حاصلش چه بود؟

فهمیدید که چرا حسین در عاشور کربلا، به شما رُخصتِ نصرت نداد؟

فهمیدید که چرا انبیاء، هر که بر کربلا گذر می کرد، در کار حسین می ماند؟

فهمیدید که چرا هر که را خِیر او خواهم، مِهر و حُب حسین در دلش اندازم؟

فهمیدید که چرا کربلا را، قبل از کعبه حَرم امن قرارش دادم؟

حسین خلیفه من است، احیاگر دین محمّد است، قافله سالار اُمّت است.

در محشر کُبرای کربلا،

حسین، این امامِ یگانۀ هر عصر و هر زمان، در برابر چشم خدا،

همه را سوی خود می خواند،

تا این مردمان بی رنگ را، این بوم های آمادۀ رنگ را،

صفت پشت صفت بر آنان نقش کند، به اوصاف خود آراسته کند،

صبر و شجاعت و غیرت و حلم،

رقّت و قناعت و مُروّت و وفا به عهد،

ایثار و سخاوت و رشادت و وقار و تقوی، ...

جبهۀ حق در نور حسین سر پا شده است،

جبهۀ باطل، کفر و شرک و الحاد و نفاق، پیروان شیطان،

جبهۀ رو به اضمحلال، همه با هم متحد شدند،

نَفَس نوادگان سامری به شمارش رسیده است،

بازماندگان ابوسُفیان، سردمداران نفاق، امام کُشان هر عصر و هر زمان،

بار دیگر زیر ایوان مسقفی در مدینه جمع شدند،

خلیفه پشت خلیفه عَلَم کردند،

تا ولایت را مغلوب کنند،

کفر و شرک و الحاد و نفاق، پشت هم رجز می خوانند،

همگی جمع شدند، همه با هم فوت کردند،

تا نور حسین را خاموش کنند،

یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ.(1)

«می‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا کامل کننده نور خویش است.»

هر چه تلاش کردند حاصلی نداشت،

مردمان در نور حسین احیاء شده اند،

سید دیگری از نسل حسین، زادۀ بیشۀ فلات، یارِ خَلفِ سید جلیل القدر،

طومار کفر و شرک و الحاد و نفاق را در هم تنیده است،

شیر خُفتۀ بیشۀ فلات را بیدار کرده است،

شیر پی هم می غُرد، جبهۀ باطل می لرزد.

کفر و شرک و الحاد و نفاق، فرقۀ سامری و بازماندگان بوُسفیان،

جان خود را در خطر دیدند، شب و روز در تب و تاب بقا هستند،

کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَهٌ، (2)

«گویی گورخرانی رمیده‏اند،»

فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَهٍ. (2)

«که از (مقابل‏) شیری فرار کرده‏اند!»

قومی که خدا وعده داده بود، پا گرفته است،

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیمٌ. (3)

«ای کسانی که ایمان آورده‏اید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودی خدا قومی [دیگر] را می‏آورد» «که آنان را دوست می‏دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. [اینان‏] با مؤمنان‏، فروتن‏،[و] برکافران سرفرازند.» «در راه خدا جهاد می‏کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‏ترسند. این فضل خداست‏.»

«آن را به هر که بخواهد می‏دهد، و خدا گشایشگر داناست‏.»

إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ. (4)

«ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده‏اند،»

«همان کسانی که نماز برپا می‏دارند و در حال رکوع زکات می‏دهند.»

وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ. (5)

«و هر کس خدا و پیامبر او و کسانی را که ایمان آورده‏اند ولی خود بداند [پیروز است‏، چرا که‏]»

«حزب خدا همان پیروزمندانند.»

مردمان با کسب صفات از نور حسین،

زیر باران لطیفِ رحمتِ رحمتُ العالمین،

ذکر گویان پا نهاده بر صراط، راه امیرالمومنین،

در پناه فاطمه به کربلا می آیند،

بر آستان کربلا نوشته است؛

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ. (6)

«محمد پیامبر خداست‏؛ و کسانی که با اویند، بر کافران‏، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند.»

کربلا مِلک حسین است و در بَدو ورود،

از مردمانِ اهل آن، شصت هزار دِرهم خریده بود،

و با آنان عهد کرده بود، زائران او را تا سه روز میزبانی کنند،

قرنها از روز عاشور گذشته است، اما این مردم با وفا به عهد،

در پس گذشت صدها سال، وفادار مانده اند به عهد خود.

ملائک به پیشواز زوّار حسین، بال پَهن می کنند،

کربلا را به بال خود، زیر پای زائرین فَرش می کنند،

پرندگانِ نخل های فرات، در آسمان گِرد حَرم می چرخند،

و از هم می پرسند؛

أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ. (7)

«مگر صبح نزدیک نیست‏؟»

مردمانِ تن و جان شسته با نور حسین، کربلا را سیه پوش می کنند،

از یکی پرسیدم : امروز رستخیز محشر است، چرا سیه پوش می کنید؟

گفت : چون انتقام خون حسین و شهیدانمان را از شهید کُشان تاریخ نگرفته ایم.

دیگری گفت : تا بگوییم ما در عزای حسین، داغ دیده ایم، مِحنت کشیده ایم، فراق چشیده ایم.

آن یکی گفت : جبهۀ باطل بداند، اگر نبردی رُخ دهد، عاشورای دیگری هرگز تکرار نخواهد شد. هرگز!

مردمان به اِنابه در محضر خدا، گِرداگرد حَرم می چرخند.

علمدار کربلا، بدنش در خاک خُفته است،

اما پرچم در اهتزاز او، راست قامت ایستاده است،

ابوالفضل میان مردمان می چرخد، از فَضل خود به زائران می بخشد،

میلیونها مردم دوستدار حسین، با کسب صفات از نور حسین،

در پی یاران حسین می گردند،

یکی حبیب را می خواند، دیگری بُریر را، آن یکی زُهیر را.

و یکی بدنبال حُر ریاحی می گردد،

مردمانِ تربیت یافته در راه حسین، پُر شور و پُر خُروش،

گِرد حَرم می چرخند و گوش سپرده اند به کعبه در مسجدالحرام،

آخر حسین فاطمه، مردمان را از کنار کعبه به همراهی خوانده بود،

و مردمان اکنون، در انتظار ظهور مهدی فاطمه، نصرتِ قائم آل محمّد، آماده اند و چشم انتظار،

تا قائم آل محمّد از کنار کعبه ندا سر دهد؛

اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الاِمام القائِم.

«آگاه باشید ای اهل عالم که منم امام قائم.»

اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم.

«آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.»

اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً.

«آگاه باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین را تشنه کام کشتند.»

الا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین طَرَحُوهُ عُریاناً.

«آگاه باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین را عریان روی‏خاک افکندند.»

اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سَحَقُوهُ عُدواناً.

«آگاه باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند.»

و زائرانِ قبر حسین، یک صدا فریاد زدند؛

لبیک یا حسین. لبیک یا حسین.

پُر شور و پُر امید، چشم گرداندم در زمین،

صادق آل محمّد، این مرد غریب،

این عالِم بی همتا و بی بدیل،

شاهد و ناظر بر زوّار حسین، در بقیع ایستاده است،

محو تماشای زائران،

به خدای خود عرضه داشت؛

«خدایا! ای آنکه کرامت خاص خود را به ما عطا کردی،»

«ای که ما را حاملان رسالت خویش، و وارث پیامبران، و آخرین اُمّت قرار دادی،»

«ای که ما را برای وصیّت پیامبر برگزیدی، و شفاعت را به ما وعده دادی،»

«ای که علم گذشتگان و آیندگان را به ما عطا کردی، و دل های مردم را به سوی ما سوق دادی.»

«خدایا! مرا و برادرانم را، و زائران قبر حسین بن علی را بیامرز.»

«کسانی که اموال خود را صرف کرده، و بدنهایشان را برای رسیدن به بِرّ و نیکی ما به زحمت می اندازند،»

«اینان به صلۀ ما که نزد تواست امید دارند، و می خواهند پیامبرت محمّد را شادمان کنند،»

«دستور او را اطاعت کرده و دشمنان ما را خشمگین کنند،»

«و همه این اعمال را برای خشنودی تو انجام می دهند.»

«پس به جای ما، آنان را خشنودی عنایت فرما و شب و روز حافظ آنان باش،»

«بر خانواده و فرزندانشان که از پشت و سر خویش رها کرده اند، به نیکی، کرامت عطا فرما،»

«و از شرّ هر ستمگر و شرّ شیاطین جن و انس آنان را نگهدار.»

«به آنان در دوری از وطن بهترین چیزی را که آرزو کرده اند عطا فرما،»

«و آنچه را به خاطر آن، ما را به فرزندان و خویشان و خانواده شان ترجیح داده اند به آنان ببخشای،»

«و بهشت را نصیب آنان فرما.»

«خداوندا! دشمنان ما به دلیل خروج ایشان به سوی ما، آنان را سرزنش کردند،»

«ولی این اهانت آنان را از حرکت به سوی ما باز نداشته، و بدین وسیله با مخالفان ما مخالفت کردند،»

«پس به چهره هایی که آفتاب آنها را تغییر داده، »

«و گونه هایی که بر قبر اباعبدالله نهاده شده رحمت فرما،»

«بر چشمانی که در سوگ ما گریانند،»

«و دل هایی که برای ما پریشان شده و سوخته اند مهربانی کن،»

«و به فریادهایی که در راه ما بوده است رحمت عطا فرما.»

«خدایا! من آن جان ها و تن ها را به تو می سپارم،»

«تا این که در روز تشنگی در کنار حوض کوثر آنان را به ما برسانی!»

دعای این امام پُر مِهر و مهربان،

تن و جانم را جَلا بخشید،

روانم را به وجد آورد،

سر به سجده و پیشانی بر تربت کربلا می سایم،

در راز و نیاز با خدا،

در سجده به خاک کربلا، می گویم؛

اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ،

«خدایا سپاس تو را سپاس شکرگزاران،»

لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ،

«برای مصیبت‏زدگى آنان،»

الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی،

«خداى را سپاس بر بزرگى عزایم،»

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ،

«خدایا شفاعت حسین را در روز ورود نصیبم کن،»

وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ،

«و ثابت بدار قدم صدق مرا نزد خود به همراه حسین و یاران حسین،»

‏الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام.‏ (8)

«آنان‏ که جانشان را در دفاع از حسین بخشیدند.»

کربلا، برای همیشه با تو می مانم،

می مانم برای لقاء با حسین،

می مانم تا زمانی که یگانۀ دوران حسین بن علی باز گردد!

اَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ. (9)
«گواهى دهم که من به شما ایمان دارم، و به بازگشت شما یقین دارم.»

 

1 – سوره توبه . آیه 32          3 – سوره مائده . آیه 54        5 – سوره مائده . آیه 56            7 - سوره هود . آیه 81       9 – فرازی از زیارت اربعین

2 – سوره مدثّر . آیه 50 و 51      4 – سوره مائده . آیه 55        6– سوره فتح . آیه 29             8 – فرازی از زیارت عاشورا              


سروران، عزیزان، و همراهان،

هفتاد و سه روز همراهی با کاروان حسینی از هفتم ذیحجه تا اربعین، امروز به انتها رسید.

بر نگارنده منت گذارید نقطه نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

FARAVARDEH@KPSFILM.COM

سپاس از همراهیتان

مجتبی فرآورده