پردۀ شب بر باب الصغیر گسترده بود و پیه سوز کهنه سوسو می زد.

نسیم بر ویرانۀ باب الصغیر می وزید و کالبد خسته و رنجور بازماندگان کاروان را نوازش می داد.

همه آرمیده بودند، بدنها آرام و خَمود، اما روح و روان آنان در خُروش.

سکینه کِز کرده بود، غلتی زد و پلاس را بر خود کشید،

چهره اش سرشار از غم بود و افسرده، پلک بر هم فِشرد،

در خواب، محو رویایی بود که دید.

ناگاه آسمان نور باران شد.

فوج بسیار ملائک، فرود آمدند با پنج مرکب از نور.

وصیفی(1) از وصائف بهشت، سوی او شد.

سکینه گفت : این بزرگان کیستند؟

گفت : آدم صفوه الله، ابراهیم خلیل الله، موسی کلیم الله و عیسی روح الله.

سکینه پرسید : آن که دست بر محاسن دارد و گاه فرود آید و گاه برخیزد، او کیست؟

گفت : جدَّت رسول الله، به لقاء حسین آمده اند.

سکینه خواست تا سوی او رود،

بار دیگر آسمان نور باران شد.

فوج بسیار ملائک، بار دیگر فرود آمدند با پنج مرکبِ دیگر از نور.

سکینه پرسید : این بانوان کیستند؟

گفت : حواء ام البشر، آسیه دختر مزاحم، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خولید،

سکینه پرسید : بانویی که در این میان آنان محزون است، او کیست؟

گفت : جدّه ات فاطمه دختر محمّد است!

سکینه تاب نیاورد و سوی او پَرکشید.

گفت : ای مادر مهربان! سوگند به خدا حق ما را انکار کردند. جمع مان را پراکندند، حریم مان را شکستند، پدرم حسین را کشتند.

و سپس گریست.

مادر مهربان هم گریست.

به گریۀ او، زنان دیگر هم گریستند،

انبیاء چهره درهم کشیدند و آنان هم گریستند،

مادر مهربان، سکینه را در آغوش گرفت و نوازش کرد.

گفت : دخترم دیگر مگو،

بند دلم پاره شد. جِگرم را ریش کردی،

پیراهنی که با من است، پیراهن پدرت حسین است،

این پیراهن از من جدا نشود تا خدا را با او ملاقات کنم.

 

1 -  الوصیف : غلامی را گویند که هنوز بالغ نشده است.


این متن از سلسله متن های «همراه با کاروان حسینی تا اربعین» نوشته «مجتبی فرآورده» است. مجتبی فرآورده تهیه کننده و کارگردان سینما که این روزها در حال ساخت پروژه «ثارالله» است در مجموعه یادداشت هایی که بر روی سایت کرب و بلا منتشر می شود از هشتم ذی الحجه تا اربعین با روایت‌هایی کوتاه و آزاد وقایع کاروان امام حسین (ع) را روایت می‌کند.روز شمار وقایع در این نوشتار، جز در موارد خاص، مانند خروج امام(ع) از مکه، تاسوعا، عاشورا و ... با توجه به گوناگونی روایات و شیوۀ نگارش، به معنی شرح وقایع اتفاقیه آن روز نبوده و تنها برای توالی در همراهی با کاروان استفاده شده است.

برای مشاهده سایر متون اینجا را کلیک کنید.