همه ما دوست داریم در زندگیمان فارغ از روزمرگی هایمان کارهای خوبی انجام دهیم که در آینده با مرور آن ها احساس شیرینی داشته باشیم. هرچه کاری که انجام می دهیم اثرگذارتر و بادوام تر باشد یادآوریش برایمان شیرین تر است. اما انجام کارهایی که ماندگاری زیادی داشته باشد (و به تبع آن شیرینی بیشتری هم داشته باشد!) به نظر خیلی راحت نمی آید.

خیلی ها با خودشان می گویند: «من با تمام مشغله هایی که در زندگی دارم مگر چه قدر وقت آزاد دارم که بتوانم خودم به سراغ کارهای این چنینی بروم؟» از نظر من این آدم ها راست می گویند. واقعا بعید است ما در زندگی شلوغ و سرسام آوری که خودمان برای خودمان درست کرده ایم و در آن غوطه وریم بتوانیم به تنهایی از این گونه کارها انجام دهیم. و البته دقیقا نکته همینجاست که مگر قرار است تمام کارها را خودمان به تنهایی انجام دهیم؟ 

افرادی آمده اند وبه نوعی تمام زندگی خودشان را وقف حل کردن مشکل بالای ما کرده اند. آن ها با تشکیل موسسات و نهادهای مختلف دقیقا دنبال انجام کارهایی رفته اند که ما دوست داشتیم انجام دهیم. یعنی «کارهای خوبِ ماندگارِ اثرگذار». 

خوبی این موسسات این است که بر روی «انسان»ها تمرکز کرده اند. دوست دارند گره از کار مردم باز کنند. حالا یا برایشان دارو تهیه می کنند. یا سرپناهی برایشان تدارک می بینند. یا جهزیه برایشان فراهم می کنند و یا هزاران کار دیگر. و این کارها مصداق همان  «کارهای خوبِ ماندگارِ اثرگذار» است.

یک دعای خیر که مریضی بهبود یافته برایمان می کند یا یک آرزوی عاقبت بخیری پدری که خانواده اش صاحب خانه شده است تا مدت ها حالمان را خوب می کند و هم در زندگی ما و هم در زندگی آن ها اثرش را نشان می دهد.

این روزها ایام خوبیست که  «کارهای خوبِ ماندگارِ اثرگذار» زیاد انجام دهیم. آدم هایی که در عزاداری هایمان می بینیم و کنارمان نشسته اند هرکدامشان مشکلاتی دارند که ممکن است با یکی از همین «کارهای خوبِ ماندگارِ اثرگذار» ما گره از کارشان باز شود. هر کدامشان در کنار نیت اقامه عزا برای امام حسین (ع) به امیدی به این مجالس می آیند و شاید کلید استجابتشان را خدا در دستان ما گذاشته باشد. 

اگر اندکی به اطرافتان نگاه کنید موسسات مختلفی را می بینید که می توانید با کمک به آن ها هر چقدر دلتان می خواهد «کارهای خوبِ ماندگارِ اثرگذار» انجام دهید. از همین الان به سراغ آن ها بروید و مهربانیتان را آغاز کنید.