خورشید، زخم خورده و خونین.

آسمان گریان، و ملائک به گریه و مویه در طواف.

و کربلا، این همه ماتم را در بر گرفته بود.

و میان این همه خون، این همه غم، این همه ظلم، این همه درد،

یک زن مانده بود!

زینب!

دختر علی، خواهر حسین.

که اکنون، بر بالین برادر بود.

و سالار شهیدان، سالار بی سر، آرام خُفته بود بر زمین.

زینب، با سینه ای لبریز از اندوه و غم،

بی آنکه بگرید، دیدگانش تَر شد،

نوحه سر داد.

گفت؛ یا محمدا !

این کشتۀ خونین، حسین تواست.

این پیکر بی سر، حسین تواست.

این مَرد زخم خورده که نغمۀ حقیقت سروده حسین تواست.

و این دختران اسیر، دختران تو.

کربلا لرزید، و باد صدایش را با خود بُرد.

زینب! لحظه ای سکوت کرد و به فغان آمد،

گفت؛ پدرم به فدای آن کسی که او را به ستم کشتند.

پدرم به فدای آن کسی که خیمه های او را گسستند.

پدرم به فدای آن کسی که امیدی به التیام زخم‌هایش نیست.

پدرم به فدای آن کسی که دلش پُر از غصه و غم بود.

پدرم به فدای آن کسی که از محاسنش خون می چکد.

پدرم به فدای آن کسی که لب تشنه بود و عطشان شهید شد.

پدرم به فدای آن کسی که جدش محمّد مصطفی، پیغمبر خداست.

و زینب، به سختی گریست.

و ملائک به طواف، گِرد حسین چرخیدند و با او هم ناله شدند.

زینب تنها شده بود،

زینب مانده بود، با آن همه درد، آن همه رنج، آن همه غم،

با خیل زنان شوی مُرده،

با ترس و هراس کودکان یتیم،

در حصار قداره بندان در کمین،

و رسالتی که از کودکی بر عهده داشت.

گویی به خود نهیب زد؛

ای زبان علی به کام و دلیری زهرا در دل،

شاهد باش!

ای وارث شکیبایی حسن،

شاهد باش!

ای رسول راه حسین،

شاهد باش!

فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشّاهِدینَ.[1]

پس شاهد باشید و من با شما از شاهدانم.

زینب به خود آمد،

پُر صلابت و استوار، در عهدی که بسته بود،

دست بر پیکر برادر بُرد و سوی آسمان گرفت.

گفت؛ اللهمَّ تَقبَّل مِنّا هذَا القُربان!

خدایا این قربانی را از ما بپذیر!

و سپس، زیر لب زمرمه کرد؛

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ.  إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ.  فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ.  إِنَّ شانِئَکَ هُوَ اْلأَبْتَرُ.[2]

به نام خداوند رحمتگر مهربان.  ما تو را کوثر دادیم‏.  پس برای پروردگارت نمازگزار و قربانی کن‏.

‏ دشمن تو بی‌‏تبار خواهد بود.


این متن از سلسله متن های «همراه با کاروان حسینی تا اربعین» نوشته «مجتبی فرآورده» است. مجتبی فرآورده تهیه کننده و کارگردان سینما که این روزها در حال ساخت پروژه «ثارالله» است در مجموعه یادداشت هایی که بر روی سایت کرب و بلا منتشر می شود از هشتم ذی الحجه تا اربعین با روایت‌هایی کوتاه و آزاد وقایع کاروان امام حسین (ع) را روایت می‌کند.

برای مشاهده سایر متون اینجا را کلیک کنید.